اين کار به دو روش سنتي و صنعتي انجام مي گيرد که در هردو روش با جوشاندن گل با آب و سرد کردن بخار حاصل، افشره ي گياه کشيده مي شود.
در روش سنتي که هنوز هم بسياري از کارگاه ها به اين روش فعال هستند، ديگ هاي مسي بزرگ لبريز از گل و آب بر روي آتش قرار مي گيرند و بخار حاوي گلاب از لوله هاي مخصوصي از ديگ خارج و وارد محيط سردي که معمولا استخر آب سرد است مي شود. با عبور بخار از محيط سرد، تقطير صورت گرفته و بخار تبديل به مايع که همان گلاب است مي شود و در ظرف هاي مخصوصي ذخيره مي شود.
در عرقيات گيري با روش صنعتي، ديگ هاي تقطیر بزرگ پر از گل و گیاه شده و به صورت اتوماتيک گلاب و عرق مورد نظر به دست مي آيد. گلاب و عرق توليدي نيز پاستوريزه شده و در بسته بندي هاي کاملاً بهداشتي عرضه مي شود. اساس توليد عرقيات گياهي بر مبناي اصول ياد شده در توليد گلاب مي باشد. رقت و غلظت عرقيات گياهي توليد شده بستگي به ميزان گياه داخل ظروف عرق گيري و ميزان آبي دارد که براي جوشاندن گياه بکار مي رود. عرق دو آتشه يا عرق دو تقطيره عرقياتي است که در آن يکبار عمل عرق گيري انجام مي شود سپس گلاب يا محصول تقطيري حاصله مجدداً در ظرف و ديگ هاي عرق گيري ريخته و به ميزان مورد نياز و يا به همان اندازه از گل يا گياه مورد نظر به آن اضافه مي شود و مجدداً عمل تقطير به همان روش انجام مي پذيرد محصول به دست آمده را گلاب يا عرق دو آتشه يا دو تقطيره مي گويند.
ويژگي هاي ميکروبيولوژي و شرايط توليد بهداشتي عرقيات گياهي
عرق گياهي فرآورده اي است که از جوشانيدن يک گياه و يا مخلوطي از گياهان مختلف در برابر بخار آب و سرد کردن بخارات حاصله به دست مي آيد.
از آنجا که عرقيات گياهي به عنوان طعم دهنده به مواد غذايي، نوشيدني و دارو مورد استفاده قرار مي گيرد، لذا کنترل ميکروبيولوژي به منظور حفظ سلامت مصرف کننده و جلوگيري از فساد آن ضروري است. فساد عرقيات گياهي در برخي از موارد با ايجاد کدورت، و روست همراه است و در صورت آلوده شدن عرقيات گياهي به باکتري هاي بيماري زا اين باکتري ها مي توانند در اين محيط زيست و تکثير يابند.
آلودگي عرقيات گياهي معمولا ناشي از مواد اوليه، آب مصرفي، ظروف بسته بندي و بالاخره فرايند حرارتي ناقص مي باشد.
1- هدف
هدف از تدوين استاندارد تعيين ويژگي هاي ميکروبيولوژي، شرايط توليد بهداشتي، مشخصات ظاهري و بسته بندي عرقيات گياهي مي باشد.
2- دامنه کاربرد:
دامنه ي کاربرد اين استاندارد در مورد عرقيات گياهي است که از تقطير آب در حضور گياهان تازه يا خشک به دست مي آيد.
3- تعريف:
عرقيات گياهي به فرآورده هايي گفته مي شود که از تقطير مواد فرّار موجود در اندام هاي مختلف گياهان همراه با بخار آب به دست مي آيند.
4- ويژگي ها:
الف) ويژگي هاي ظاهري و فيزيکي: عرقيات گياهي بايد زلال، بدون رسوب و فاقد ذرات خارجي، بوي پختگي، ترشيدگي يا هر نوع تخمير باشد.
ب) ويژگي هاي ميکروبيولوژي : بايد با جدول زير مطابقت داشته باشد:
نوع ميکروارگانيسم
حداکثر مجاز
در ميلي ليتر
زمان گرمخانه
گذاري
دماي گرمخانه
گذاري
استاندارد مرجع
1- شمارش کلي باکتريهاي هوازي مژوفيل
100
48 ساعت
35-37 c356
2- باکتريهاي کليفرم
منفي
48 ساعت
02946
3- استرپتوکک هاي گروه D لانسفيلد
منفي
72 ساعت
02198
4- پزودوموناس اثروژينوزا
منفي
48 ساعت
03140
5-کلسترويديوم هاي احياء کننده سولفيت
منفي
48 ساعت
02197
6- کپک ها
منفي
5 روز
22-25 c997
7- مخمرها
منفي
5 روز
0997
5- شرايط توليد بهداشتي:
عرقيات گياهي بايد در شرايط بهداشتي توليد شود و استاندارد ملي ايران توسط توليدکنندگان رعايت گردد.
ويژگي هاي آب مورد مصرف در تهيه عرقيات گياهي بايد با استانداردهاي آب آشاميدني ايران به شماره 1011 و 1053 (ويژگي هاي بيولوژيکي و حد مجاز باکتريولوژي آب آشاميدني) مطابقت داشته باشد. در صورتي که به جاي آب معمولي آب مقطر استفاده شود بايد تازه تقطير شده و بدون آلودگي باشد.
6- فرايند حرارتي:
به منظور از بين بردن ميکروارگانيسم هاي بيماري زا و تامين کيفيت بهداشتي عرقيات گياهي بايد حداقل حرارت 72 درجه سانتيگراد به مدت 15 ثانيه اعمال گردد.
7- بسته بندي:
عرقيات گياهي بايد در ظروف تميز و بهداشتي بسته بندي گردد و کليه موادي که در بسته بندي بکار مي رود بايد داراي شرايط مناسب و بهداشتي بوده و از نوعي باشد که باعث کاهش کيفيت فراورده نشود. به علاوه مورد تائيد مقامات کنترل کنندهي ذيصلاح باشد و با استانداردهاي مربوطه مطابقت داشته باشد. ظروف مخصوص عرضه به بازار مي تواند شامل انواع زير باشد:
الف) نوع شيشه اي: عرقيات گياهي بايد در بطري هاي تميزپرشود و توسط سرپوشي پاک و غيرقابل نفوذ به نحوي بسته بندي گردد که در فرآورده ايجاد آلودگي نکند.
بسته بندي شيشه ها بايد به صورتي باشد که هنگام حمل و نقل از شکستن آنها جلوگيري شود.
ب) پليمري: بايد داراي مقاومت کافي بوده و از نوع مجاز براي مواد غذايي اسانس دار باشد. به علاوه دربندي آن به نحوي باشد که کاملاً غير قابل نفوذ بوده و امکان آلودگي از اين طريق وجود نداشته باشد.
8- نگهداري فرآورده:
گرما، نور، اشعه خورشيد، اکسيژن هوا و جنس ظروف مودر مصرف و نحوهي نگهداري از عواملي هستند که به طور قابل توجهي سبب تغيير کيفيت فرآورده مي شوند. لذا به منظور جلوگيري از کاهش کيفيت فرآورده توصيه مي شود که فرآورده به دور از نور و گرما نگهداري شود.
9- نشانه گذاري:
برروي ظروف موارد زير به زبان فارسي و در صورت صادرات به زبان درخواستي کشور خريدار نوشته شود:
- نام فرآورده
- نام ونشاني توليد کننده
- شماره بهره برداري (سري ساخت)
- تاريخ توليد و انقضاي مصرف
- شرايط نگهداري
- وزن يا حجم محتويات خالص ظرف در سيستم متريک
- پروانه ساخت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکي
- عبارت ساخت ايران
اسانس يا عطر گل
استفاده از مواد معطر به منظورهاي مختلف به هزاران سال قبل باز مي گردد. واژه perfume از ريشه لاتين per fume به معني حاصل از دود گرفته شده که يکي از قديمي ترين موارد مصرف مواد معطر يا همان سوزاندن عود و ساير گياهان در مراسم مذهبي را تداعي مي کند.
مصريان باستان به استفاده از عطريات متنوع شهرت داشتند. در دنياي قديم، مواد معطر در اشکال مختلف به کار برده مي شدند. صمغ هاي معطر گرفته شده از درختاني نظير کندر و مر، بسيار محبوبيت داشتند. با خوابانيدن گياهاني نظير گل سرخ، حنا، ليلي و نعناع در روغن، عصاره روغني آنها را تهيه مي کردند و بر روي پوست بدن مي ماليدند.
عصاره هاي روغني و رزين ها به عنوان خوشبو کننده در مراسم تدفين نيز استفاده مي شدند.
تجارت عطرهاي پرشده در ظروف زيبا و گرانقيمت نيز به دوران باستان باز مي گردد. مصري ها، يوناني ها و رومي ها، از موادي نظير مرمر سفيد، عقيق و حباب هاي شيشه اي ظريف، براي اين منظور استفاده مي کردند.
هنگامي که مسيرهاي تجاري عطر از ناحيه مديترانه به سمت هند و چين گسترش يافت، مواد جديدي نظير چوب صندل، ميخک و دارچين نيز به اين عرصه راه يافتند. تا قرون وسطي، تجارت ادويه از خاور دور براي اروپاي غربي بسيار حائز اهميت بود. اين ادويه ها در عطريات، داروها و هم چنين غذاها به کار مي رفتند، ترکيب گوي هاي رزيني، پودر ادويه جات، روغن ها و آب هاي معطر، شکل رايج عطريات آن زمان بودند که گاهي در اشکال گردنبند و دستبند و گاهي در شکل انفيه دان مورد استفاده قرار مي گرفتند. هم چنين براي دفع اجرام و امراض نيز کاربرد داشتند.
پيشرفت علم تقطير در ميان اعراب در قرون هفتم و هشتم، توليد روغن هاي فرار گياهي و آب هاي معطر (عرقيات) نظير گلاب را امکان پذير ساخت. اين فراورده ها به منظورهاي مختلف و براي معطرسازي اتاق ها، پارچه ها، لوازم آرايشي و ... بکار مي رفتند.
از ابتداي قرون هفدهم، توليد کنندگان از فرمول هاي اختصاصي استفاده کردند و عطريات با اسامي تجاري به بازار عرضه شدند که اولين آنها Bouquet a la Marechal نام گرفت و در سال 1675 به بازار آمد.
مشهورترين ادوکلن آن دوران، 1710 بوده است.
طبق مدارک موجود برگرفته از منابع اروپايي، نخستين ملتي که مبتکر عرق گيري بوده و قرع و انبيق را اختراع کرد و فرايند تقطير مايعات و اسانس گيري را بکار گرفت، ايرانيان بودند.
حکيمان طبيعي دان يونان قديم از فن عرق گيري و تقطير مايعات اطلاعي نداشتند و تنها از افشردهي مايع گلبرگ هاي گل سرخ و جوشاندهي آن در روغن بهره مي گرفتند. امروزه بخش عمدهي فرايندهاي شيمي منوط به عمليات تقطيري است و به همين لحاظ ايراني ها نقش مهم و بنيادين در راه پيشرفت اين دانش ژرف و کليدي دارند.
جابربن حيان يکي از نخبگان ممتاز دانش بشري که به حق «پدر شيمي» ناميده شده است از شاگردان برجسته امام صادق (ع) مديريت فقه و علوم شيعي به شمار مي رود. همو که علم شيمي و مباحث مربوط به تقطير مايعات و فرآيندها متنوع شيمي تجربي را رونقي ويژه بخشيد. اکنون نيز آزمون هاي آن مرد فرهيخته و ژرف انديش مورد احترام و تقدير دانشوران تمدن انساني و مرهون دانش بشري است.
تهيهي ترکيبات و عرقيات گياهي و نقش آن در درمان عوارض و بيماري هاي گوناگون از ديرباز در ايران برگرفته از آزمون هاي اجدادي و تجربيات عملي دانشوران ايراني بوده است و به همين لحاظ آمار بهبود يافتگان از مصرف اين گونه فرآورده هاي تقطيري روزافزون و در حال گسترش است.
عرق آويشن
گياهي است که به فارسي «آويشن» و در کتب طب سنتي فارسي با نام هاي «حاشا»، «اوشن» و «صعتر الحمير» نام برده شده است. در مناطق مختلف ايران گونه هاي مختلف آن با اسامي محلي متفاوتي شناخته مي شود از جمله در همدان آن را «آزربه»، در اطراف تهران «آويشن يا آويشم» و در طالقان «زروه» در آذربايجان و مناطق ترکي زبان «ککليک اوتي» يا «کاکله اوتي» و در ساير مناطق «صعتر»، «اوشن»، «اشمه کوهي»، «سي سنبر» و «سوسنبر» ناميده مي شود.
در طب سنتي از نظر طبيعت به عقيدهي عده اي از حکماي معروف از جمله ابوعلي سينا و بغدادي و ديگران آويشن را گرم و خشک مي دانند. از نظر خواص گرم کننده قوي و مدّر بول و حيض، عرق و شير مي باشد، خارج شدن جنين و مشيمه را تسهيل مي کند و بازکنندهي گرفتگي هاي روده ها و پاک کنندهي سينه مي باشد. عرق آويشن براي تنگي نفس و تقويت معده، کبد، طحال و کليه و همچنين براي تحليل آماس و خون منجمد شده در اثر سموم نباتي و حيواني مفيد است. براي بند آوردن خون از سينه و کشتن و خارج کردن انگل هاي معده به خصوص انگلي به نام آنسي لوستوم که نوعي نماتود از خانوادهي Ancylostomatidae مي باشد. بسيار موثر است.
(حمام آويشن براي تسکين درد مفاصل و کوفتگي عضلات و ايجاد فرح و تازه شدن و رفع خمودگي مفيد است براي اين منظور ممکن است از جوشاندهي 6 درصد آويشن استفاده کرده و آن را داخل وان حمام ريخته مدتي در آن نشست)
عرق آويشن در خواص مانند گياه آويشن عمل مي کند. عرق آويشن با طبيعت بسيار گرم خود درمان بلغم مي باشد، اشتهاآور بوده، رفع سوء هاضمه مي کند، ترشي و نفخ معده را خنثي و ضدعفوني کنندهي مجاري تنفسي، تقويت کننده بينايي، ضد قارچ، ضد تشنج، موجب تسکين درد مفاصل، سياتيک و جلوگيري کننده خونريزي و ترشحات رحمي مي باشد. عرق آويشن باعث افزايش فشارخون مي گردد. به همين علت اگر با عرق شود مخلوط و ميل شود معتدل مي شود.
امام صادق(عليه السلام)
داروي اميرالمومنين (عليه السلام) آويشن بود که آن را در معده به پرزي تبديل مي شود که همچون پُرز يا پارچه ابريشمي است.
امام رضا(عليه السلام)
شخصي نزد امام از رطوبت شکايت کرد، ايشان فرمودندن آويشن نکوبيده را به صورت ناشتا بخورد.
عرق اُترج
گياه بالنگ در کتب طب سنتي با نام «اترج کبير» آمده است. ميوهي آن را در فارسي «بالنگ» گويند و از نظر گياه شناسي واريته اي از بادرنگ است. به فرانسوي Cedrat و درخت آن را Cedratier و به زبان انگليسي Citron tree نامند.
نوع ديگري از بالنگ را به فارسي «بادرنگ» مي نامند و در کتب طب سنتي با نام هاي «بادرنج» و بادزنج «اترج صغير» آمده است. به هندي آن را «ترنج» مي نامند.
خواص:
عرق بالنگ از نظر طبيعت طبق نظر حکماي طب سنتي کمي گرم و خشک است. از نظر خواص معتقدند که براي تقويت قلب، مغز، کبد سرد، معده واحشاي داخل شکم مفيد است و براي تحليل بادها و نفخ و کمک به هضم غذا موثر مي باشد. هم چنين عرق بالنگ مسکّن قي صفراوي و مضمضه کردن آن سبب خوشبويي دهان است.
حضرت علي (عليه السلام)
در کتاب خصال شيخ صدوق فرموده: اُترج را بعد از غذا بخوريد، چرا که آل محمد چنين مي کنند.
امام رضا(عليه السلام)
نان خشک اُترج را هضم مي کند.
عرق اسطوخودوس
در ايران به اسطوخودوس مشهور است، در کتب طب سنتي با نام هاي: «اسطوخودوس» و «شاهسَبَرم رومي» و «اَنس الارواح» و «ممسک الارواح» آمده است. در بازار مکه به نام «ضُرم» گفته مي شود. به فرانسوي Lavande stoechas و Stoechas Arabique و به انگليسي Topped lavender و French lavender نامند. گياهي است از خانوادهي Labiatea نام علمي آن Lavandula stoechas L. مي باشد.
خواص
عرق اسطوخودوس از نظر طبيعت طبق نظر غالب حکماي طب سنتي گرم و خشک است و از نظر خواص معتقدند که محلل و بازکنندهي گرفتگي ها مي باشد. عرق اسطوخودوس مقوي بدن و قواي دماغي و تفکر و همچنين مقوي احشاء و آلات داخل شکم و مفرّح است. و براي بيماري هاي سينه، سرفه، ورم هاي نزله اي و زکام نافع است و خاصيت مسهلي دارد. اخلاط فاسد شده و بلغمي و سوداوي را رفع مي کند و براي بيماريهاي کبدي و طحال و مجاري ادرارنافع و مفيد است. اگر همراه با عسل و شکر مصرف شود. براي رفع رعشه و سرگيجه و تقويت ذهن، رفع فراموشي، صرع، وسواس هاي سوداوي، ماليخوليا، سستي، تشنج، خواب گرفتگي اعضا، پريدن ناگهاني بعضي از اعضا و رفع غم و اندوه مفيد است. اگر عرق اسطوخودوس با عاقرقرحا و سکبينج خورده شود براي صرع مفيد است و همچنين اگر آن را گوشت حنظل مخلوط کرده بخورند که قي آورد و سالي چند مرتبه اين کار تکرار شود که تنقيه خوبي ازمعده شود براي صرع هاي بلغمي و سوداوي مفيد است. روي هم رفته حکماي طب سنتي عرق اسطوخودوس را جادوي دماغ مي دانند که دماغ را از تمام فضولات بلغمي تميز مي کند و گرفتگي ها را باز مي نمايد و مقوي همه قوا مي باشد.
اسانس اسطوخودوس براي ناراحتي هاي سينه و درد شکم و براي رفع سردردهاي عصبي و صفراوي به کار مي رود. از کمپرس تهيه شده از گلهاي اسطوخودوس براي کاهش درد روماتيسم و دردهاي عصبي استفاده مي کنند.
خواص:
لاواندهاي فوق از نظر خواص دارويي موردتوجه هستند و خواص آن ها شبيه يکديگر است و مشابه اسطوخودوس مي باشد.
عرق لاواند از نظر طبيعت گرم و خشک است و از نظر خواص معتقدند که گرم کننده وبازکننده گرفتگي ها مي باشد، سردرد را رفع مي کند، نفخ و گاز را تحليل مي برد، مقوي معده و کبدو طحال و بازکننده انسداد آنهاست و مدر نيز مي باشد.
همچنين استعمال لاواند در مهبل براي پاک کردن و خشک کردن رطوبت هاي مزمن رحم و خوشبو کردن آن و ضماد آن با آرد جو براي التيام زخم ها و تحليل ورم ها مفيد است. براي گرم مزاجان مضر است و از اين نظر بايد با گياه مورد مصرف شود.
لاواند عرق لاواند حقيقي شبيه اسطوخودوس در استعمال خارجي با ماليدن جوشاندهي آن روي عضو براي کاهش درد و ناراحتي هاي روماتيسم، نقرس، کوبيدگي، خون مردگي و در رفتگي اعضا مفيد مي باشدو براي ضدعفوني زخم ها نيز به کار مي رود.
عرق بابونه
بابونه به طور کلي به تعدادي از گياهان گفته مي شود که از خانوادهي گياهان Compositae تيرهي فرعي Radiae ولي از جنس ها وگونه هاي مختلف و متفاوت مي باشند. از نظر شکل خارجي تا حدودي شبيه به هم هستند ضمن اين که اختلافاتي کم و بيش در آنها وجود دارد.
بابونه کبير
در کتب طب سنتي با نام هاي «اُقحُوان» و «اُقحُوان کبير» و «بابونهي گاوي» و «کرکاش» و «کرکيش» نام برده مي شود. به فرانسوي Matricaire commune و Grande camomille و به انگليسي Feverfew و Parthenium و Whitewort ناميده مي شود. گياهي است از خانوادهي Compositae تيره فرعي Rediae نام علمي آن Chrysanthemum parthenium (L) Brench مي باشد. در برخي مدارک، گياه شناسان انگليسي و آمريکايي گياه را با نام Tanacetum parthenium نيز ذکر کرده اند.
خواص:
از بابونه و عرق بابونهي کبير به عنوان ضد اسپاسم و براي تسکين تب استفاده مي شود و تنطوره آن حشره کش است. عرق بابونهي کبير از نظر طبيعت طبق نظر حکماي طب سنتي ايران خيلي گرم و خشک است و از نظر خواص معتقدند که گرم کننده قوي، بازکنندهي گرفتگي ها وانسداد مجاري کبد، دهانه عروق، رقيق کننده خون غليظ در مثانه و تحليل برندهي ورم رکتوم مي باشد، ترشح ادرار و عرق را زياد مي کند و قاعده آور است و براي سقط جنين موثر مي باشد. سنگ مثانه را خرد مي کند، براي درد مثانه، ورم طحال، استسقا و رفع صدا و درد معده نافع است. در استعمال خارجي براي تقويت بينايي مفيد است.
اگر به همراه عسل خورده شود مدر قوي است و رقيق کننده خون منجمد در مثانه، معده و مسکن دردهاي آن مي باشد، شياف آن در مهبل قاعده آور قوي و براي تقويت نيروي جنسي موثر است. اسراف در خوردن آن ايجاد سردرد و سنگيني سر مي نمايد و از اين نظر بايد با سکنجبين و گل نيلوفر خورده شود. مضر دهانه معده است و از اين نظر بايد با بنفشه وانيسون و سکنجبين خورده شود.
برگ، گل بابونه اثر کرم کشي نيز دارد و در دفع کرمک مفيد است چه با ماليدن دم کردهي آن در مقعد و چه با خوردن آن در استعمال خارجي ماليدن آن بر پيشاني سبب تسکين درد مي شودو همچنين در مورد ميگرن مفيد است.
تاکنون برروي خواص عرق بابونه کبير اين خواص براي آن به اثبات رسيده است. اين عرق گياهي براي رفع ناراحتي ها و اشکالات عادت ماهانه و مسايل در ارتباط با وضع حمل مفيد است. هم چنين جهت رفع سردردهاي شديد و مزمن و ميگرن مفيد است و از بهترين داروها براي سلامت و صلابت رحم مي باشد و براي رفع سرماخوردگي و ناراحتي ها و التهاب سينه تجويز مي شود.
همچنين براي بازشدن گرفتگي عروق وافزايش ترشح عرق و ادرار و رفع گرفتگي عادت ماهيانه زنان و حتي در بعضي موارد براي سقط جنين، قطع سرفه و خونروي از سينه و ده ها ناراحتي ديگر تجويز شده است.
عرق بابونه کبير به عنوان عامل کاهش فشارخون
در آزمايشي که در مورد اثر گل و عرق بابونه کبير بر روي ميگرن انجام گرفت، نشان داده شد که اين گياه ممکن است براي کاهش فشار خون نيز موثر باشد. فشارخون بالا يکي از اختلالات جدي است که نياز به دقت و مراقبت شديد پزشکي دارد. مصرف گل و عرق بابونه کبير هيچ عوارض جانبي نامساعدي بيش از داروهاي شيميايي صنعتي استاندارد فشار خون ندارد.
عرق بابونه کبير به عنوان عامل موثر در رفع اختلالات هاضمه
گل و عرق بابونه کبير شبيه گياه هم خانواده اش بابونهي رومي محتوي ماده موثر شيميايي است که عضلات نرم مجاري هاضمه را آرام مي کند و اثر ضد اسپاسم دارد. بنابراين توصيه مي شود اشخاصي که اختلالات سوء هاضمه دارند، خوردن گل و عرق بابونه کبير را بعد از هرغذا آزمايش کنند.
عرق بابونهي کبير به عنوان عامل موثر در رفع ناراحتي هاي زنانه
خاصيت ضد اسپاسم گل و عرق بابونهي کبير نه فقط عضلات نرم مجاري هاضمه بلکه عضلات نرم رحم را نيز آرام مي کند. احتمالاً يکي از دلايل تاثير بابونهي کبير برروي ميگرن ،توانايي اين گياه درخنثي کردن آثار زيان آور موادي است به نام پروستاگلاندين. در بدن پروستا گلاندين ها مواد بيولوژيکي بسيار فعالي هستند که با دردها و التهاب ها در قسمت هاي مختلف بدن ارتباط دارند و همچنين در گرفتگي و انقباض رحم نيز نقش دارند و خواص ضد اسپاسم و ضد پروستاگلاندين گل وعرق بابونهي کبير نقش موثر تاريخي اين گياه را در رفع ناراحتي هاي رحم تائيد مي کند.
چون گل و عرق بابونه کبير عادت ماهيانه را افزايش مي دهد، بنابراين زنان باردار بايد از خوردن آن احتزاز کنند. در برخي موارد نيز ممکن است موجب زخم يا التهاب هايي در داخل دهان شود يا ايجاد دل درد کند که اين موارد با قطع خوردن آن رفع خواهد شد. چون بابونهي کبير در جلوگيري از لخته شدن خون موثر مي باشد، اشخاصي که مبتلا به اختلالات خوني هستند و از داروهاي ضد لخته شدن خون استفاده مي کنند، براي خوردن گل و عرق بابونهي کبير بايد با پزشک مشورت نمايند. در مورد اشخاص مبتلا به ميگرن ، عرق بابونهي کبير سردردهاي ميگرني را کاهش مي دهد ولي مصرف در کوتاه مدت معالجه نمي کند و بايد در مدت طولاني مصرف شود. تا به حال عوارض جانبي براي مصر دراز مدت گل و عرق گياهي گزارش نشده است. قابل ذکر است که مصرف دراز مدت گل و عرق گياهي گزارش نشده است. قابل ذکر است که مصرف بابونه کبير و عرق آن بايد درحد مجاز باشد و به استثناي زنان باردار، مادران شيرده و اشخاصي که اختلالات لخته شدن خون دارند و از داروهاي ضد لخته شدن خون استفاده مي کنند، براي ساير اشخاص بالغ مصرف آن مجاز اعلام شده است. ولي به هرحال بهتر است با نظر کارشناس گياه درماني و پزشک مصرف شود.
بابونهي رسمي
در کتب طب سنتي با نام هاي «بابونه»، «بابونه صغير» و «اقحوان صغير» و در بازار به نام هاي «گل بابونه» و «بابونه رسمي» و در برخي کتب با نام «بهار» معرفي شده است. به فرانسوي Mattricaire camomille و Petite camomille و به انگليسي Common chamomile , Wild chamomile و German chamomile گفته مي شود. گياهي است از خانوادهي Compositae تيرهي فرعي Radiae نام علمي آن Matricaria chamomilla L. مي باشد.
خواص
در هندوستان از گل و عرق بابونهي رسمي به عنوان محرک، رقيق کننده، محلل ورم و تومور، بادشکن و در موارد ضعف هاي اساسي نظير ضعف هاضمه، هيستري و هم چنين براي تسکين تب هاي نوبه اي استفاده مي شود. در استعمال خارجي در موارد روماتيسم و هم چنين براي از بين بردن نفخ و کوليک به کار مي رود. خوردن آن سبب افزايش ترشحات صفرا مي شود.
عرق بابونهي صغير از نظر طبيعت طبق نظر حکماي طب سنتي مانند بابونهي کبير خيلي گرم و خشک است و از نظر خواص معتقدند که تمام خواص بابونهي کبير را دارد منتهي با قدرت کمتر و به همين دليل مقدار خوراک آن دو برابر مقدار خوراک بابونه کبير مي باشد.
از گل و عرق بابونهي کبير براي ضدعفوني کردن مخاط دهان و لثه ها پس از کشيدن دندان و درموارد جراحي هاي دهان استفاده مي شود.
هم چنين ازجوشاندهي گل هاي آن براي شفاف و طلايي کردن رنگ موهاي بور و براي بور کردن موهاي بلوطي استفاده مي شود.
از گل و عرق آن در استعمال خارجي براي نرم کردن ورم هاي سفت استفاده مي شود و براي شست و شو، ضدعفوني و التيام زخم بسيار موثر و مفيد است.
روغن بابونهي رسمي در گوش براي تسکين درد گوش بسيار نافع است و براي نرم کردن ورم هاي سخت نيز مفيد مي باشد. هم چنين در استعمال خارجي براي رفع لقوه، پيچيدگي عصب و ورم قسمت هاي پاييني بدن، مقعد و رکتوم و تسکين درد رماتيسم نيز مفيد است.
اگر چند قطره آن در بيني ريخته شود براي بي خوابي افراد پير موثر است.
بابونهي وحشي
در کتب طب سنتي با نام هاي عربي آن «اقحوان» و «عين القط» آمده است. به فرانسوي Camomille sauvage و به انگليسي Wild chamomile گفته مي شود. گياهي است از خانوادهي Compositae نام علمي آن Anthemis arvensis L. مي باشد.
خواص:
از نظر طبيعت، گرم و خشک و از نظر خواص دارويي، جهت ضدعفوني و التيام زخم مفيد است و ضمناً تب بر مي باشد. از دم کردهي گل وعرق آن براي شست و شوي زخم استفاده مي شود والتيام زخم را سرعت مي بخشد.
بابونه براي التيام زخم ها
در آلمان امروزه از بابونه براي التيام زخم ها و التهاب ها و در مصرف داخلي براي رفع اختلالات هاضمه و اولسرهاي هاضمه استفاده مي شود.
بابونه براي رفع اختلالات هاضمه
ده ها پژوهش علمي، کاربرد مفيد بابونه را براي کمک به هاضمه تائيد مي کنند. مواد شيميايي متعددي از جمله ماده مفيد بيزابولول (Bisabolol) که در اسانس بابونه وجود دارد به نظر مي رسد خاصيت آرام بخش براي عضلات نرم آستر مجاري هاضمه داشته باشد و براي آن عضلات آثار ضد اسپاسم دارد. يک پژوهش علمي جديد نشان مي دهد که بابونه از نظر آرام کردن مجاري هاضمه حتي از داروي معروف پاپاورين (Papaverine) مشتق از ترياک هم موثرتر است.
بابونه براي تامين سلامتي زنان
گياهان ضد اسپاسم نه فقط مجاري هاضمه را آرام مي کند. بلکه ساير عضلات نرم نظير عضلات رحم نيز تحت تاثير آرام بخش بودن بابونه قرار مي گيرند و خاصيت ضد اسپاسم بابونه شهرت کهن اين گياه و عرق آن در مورد تاثير در آرام کردن کوفتگي هاي عادت ماهيانه دردناک و کاهش احتمال زايمان نارس را تائيد مي نمايد و جالب اين است که در عين حال بابونه براي تحريک وافزايش عادت ماهيانه نيز به کار مي رود. علت وجود اين خاصيت هاي متناقض در بابونه هنوز کاملا روشن نشده است ولي دانشمندان و محققان اروپا از بابونه ماده اي جداکرده اند که موجب انقباض رحم مي شود و زنان به راحتي مي توانند بابونه وعرق آن را براي آرام کردن گرفتگي هاي عادت ماهيانه و در عين حال در موارد لازم براي بازشدن عادت ماهيانه امتحان کنند. بديهي است زنان باردار در صورت احتياج بايد با نظر پزشک خود در حد مجاز از بابونه استفاده کنند.
عرق بابونه براي معالجه اولسرها
عرق بابونه ممکن است از ايجاد اولسرهاي معده (زخم معده) جلوگيري کند و يا التيام آنها را تسريع نماد.
بابونه به عنوان مسکن و آرام بخش
شهرت تاريخي بابونه به عنوان مسکن و آرام بخش نيز مبناي علمي داردو تحقيقات جديدي که در اين باره انجام شده است نشان ميد هد بابونه سيستم اعصاب مرکزي را تحت تاثير آرام بخشي قرار مي دهد و توصيه مي شود که هر وقتي احساس اضطراب و نگراني شديد کرديد فوراً مقداري گل بابونه را دم کرده بنوشيد، يا عرق بابونه ميل کنيد.
آثار بابونه در بيماري آرتروز و دردهاي مفاصل
تحقيقات به عمل آمده نشان مي دهد که گل و عرق بابونه در استعمال خارجي، التهاب و ورم دردناک آرتروز و درد مفاصل را تسکين مي دهد و به طور سنتي قرن هاست که بابونه براي ناراحتي هاي آرتروز به کار مي رود.
بابونه براي پيشگيري از عفونت ها
چندين پژوهش علمي جديد نشان مي دهد که به کار بردن اسانس بابونه روي پوست سوخته شده، زمان ترميم پوست را به طور محسوسي کاهش مي دهد. تحقيقات جديد ديگري نشان مي دهد که گياه بابونه قارچ معروف عامل عفونت جهاز تناسلي زنان به نام کانديدا آلبي کانس (Candida albicans) را از بين مي برد و در عين حال براي از بين بردن انواع از باکتري ها (استافيلوکوک) نيز موثر است.
گل و عرق بابونه هم چنين براي ايجاد اختلال در روند تکثير ويروس پوليوميليت (فلج اطفال) مفيد است.
آثار عرق بابونه بر روي سيستم دفاعي بدن
تا چندي پيش روشن نبود که چرا بابونه از عفونت ها جلوگيري مي کند تا اين که، محققان انگليسي کشف کردند که بابون عامل موثري براي تحريک گلبول هاي سفيد مدافع عفونت در سيستم دفاعي بدن به نام ماکروفاژ ها و لنفوسيت هاي – ب مي باشد. بنابراين در هنگام سرماخوردگي يا ابتلا به آنفلوآنزا بهتر است از گل و عرق بابونه استفاده شود زيرا، در عين حال که هيچ ضرري ندارد، به احتمال زياد براي رفع سرماخوردگي مفيد است.
بحثي دربارهي فاکتورهاي ايمني در مصرف بابونه
مصرف گل و عرق بابونه هيچ عوارض جانبي خطرناکي مغاير با سلامتي ندارد و بهتر است در مورد مصرف بابونه و بومادران تجديدنظر کنند. البته اين نتيجه بدان معني نيست که مصرف بابونه در هيچ شرايطي عکس العمل و عوارضي ندارد. بلکه خوردن زياد دم کردهي غليظ بابونه ممکن است ايجاد آشفتگي و قي و استفراغ کند. به استثناي زنان باردار و زنان شيرده خوردن بابونه در حد مجاز براي همه افراد توصيه مي شود ولي در هر حال بهتر است با مشورت پزشک مشورت شود.
بابونه رومي
در کتب طب سنتي با نام هاي «بابونه»، «بابونهي رومي»، «بابونهي حقيقي»، «بابونج»، «بابونق» و «بابونهي شيرازي» نام برده شده است. به فرانسوي Camomille romaine , Comomille odorante ، و به انگليسي Roman chamomile و Common chamomile گفته مي شود. گياهي است از خانوادهي Compositae تيرهي فرعي Radiae نام علمي آن Anthemis nobilis L. مي باشد.
خواص:
از نظر طبيعت گل و عرق بابونه رومي طبق نظر حکماي طب سنتي مانند ساير بابونه ها گرم و خسک است و از نظر خواص معتقدند که شبيه بابونه صغير است. لطيف کننده ، تحليل برنده، مقوي دماغ، اعصاب و نيروي جنسي است و براي رفع تب و لرزهاي تب هاي نوبه اي از زمان جالينوس مورد توجه بوده است. مدر و قاعده آور بوده، ترشح شير را افزايش مي دهد و براي رفع سردرد و تحليل ورم ها و خرد کردن سنگ مثانه مفيد است. در موارد گرفتگي مجاري ادراري و کم بودن ترشحات عادت ماهيانه نافع است. در استعمال خارجي نيز براي رفع موارد فوق مفيد است.
عرق بادرنجبويه- فَرَنجمشک
چند گياه که همه از خانوادهي Labiatae ولي از جنس ها و گونه هاي مختلف مي باشند.
در فارسي در مناطق مختلف با نام هاي بادرنجبويه و فرنجمشک ناميده مي شوند و چون در اسناد مختلف علمي و کتب قديمي اين دو نام فارسي براي اين چندگياه در بعضي کتب براي يکي و در برخي کتب ديگر براي گياه ديگر آمده است، يعني گياهي که در يک کتاب با نام فرنجمشک آمده در کتاب ديگري همان گياه بادرنجبويه ناميده شده است و از طرفي خوشبختانه اين چندگياه از نظر عطر و بوي گيه و تا حدود زيادي خواص طبي و دارويي نيز شبيه به هم هستند و شايد علت اصلي اين اختلاط شناسايي نيز همين باشد. لذا اين چند گياه را در اين بخش به شرح زير مي آوريم:
1- گونه Melissa officinalis مي باشد. به فرانسوي Melisse و Melisse officinale و Citrionelle و به انگليسي Balm و Lemon balm گويند.
گياه فوق را به فارسي «بادرنگ بويه» گويندو در کتب طب سنتي به نام هاي «بادرنجبويه»، «مفرح القلب» و «قرنفل بستاني» آمده است.
نام علمي آن در رشت و اطراف آن «وارنگ بو» مي باشد. فلور ايران اين گياه را «فرنجمشک» نام گذارده است و در مازندران با نام محلي «پلنگ مشک» شناخته مي شود. ضمناً توجه شود که در کتب قديم نظير ابومنصور موفق نام فرنجمشک و «پلنگ مشک» براي نوعي ريحان آمده است.
وجه تسميه اين گياه اين است که در زبان لاتين به زنبور عسل مليسا گويند و چون گل اين گياه فوق العاده مورد علاقهي زنبور عسل است اين گياه را نيز مليسا و به يوناني مليسافولون يا برگ زنبور عسل نامند. سابقاً مرسوم بوده که براي گرفتن زنبور عسل برگ بادرنجبويه را خرد کرده و در محل مورد نظر که مي خواسته اند زنبورها جمع شوند مي ريخته اند.
اگر برگ بادرنجبويه يا بادرنگ بويه را بين دو انگشت فشار داده له کنند بوي عطر مطبوعي شبيه بوي بادرنگ (Citrus medica) يا شبيه بوي ليمو از آن استشمام مي شود که اين نيز وجه تسميهي اين گياه به فارسي است. و چون بوي شبيه مشک مي دهد آن را فرنگ مشک يا فرنجمشک يا قرنفل بستاني نيز مي نامند.
2- گونهي Dracocephalum moldavica L. به فرانسوي Melisse torque و Melisse de Moldavie و به انگليسي Moldavic calamint و Moldavian balm گفته مي شود.
اين گياه را نيز در اروميه که به صورت پرورشي در باغچه ها و مزرعه مي کارند «بادرنجبويا» مي گويند.
در طب سنتي ايران معتقدند که گل و برگ وعرق بادرنجبويه اگر خورده يا بوييده شود بازکننده گرفتگي هاي دماغي است. درد سر را تخفيف مي دهد و دهان را خوشبو مي سازد و براي استحکام لثه ها و دندان ها مفيد است. خوردن اين عرق گياهي براي تقويت کبد و معده نافع است و به هضم غذاي سنگين کمک مي کند و باد و گاز معده را تحليل مي برد و چون طبيعت گرم دارد، توصيه اين است که اشخاص گرم مزاج از آن ميل ننمايند و اگر به هر صورت مصرف شده باشد براي رفع عوارض آن مي توان از گل بنفشه و سکنجبين استفاده کرد.
برگ هاي بادرنجبويه را در فرانسه مانند چاي دم مي کنند و براي اين کار 30-20 گرم برگ خشک در هزار گرم آب جوش ريخته دم مي کنند و به عنوان معرق، ضد تشنج، محرک معده ضد اسپاسم و براي جلوگيري از قي 4-3 فنجان در روز مي خورند و به همين علت گياه را در فرانسه به نام چاي فرانسه نيز مي نامند.
از برگ هاي اين گياه براي تهيه شربتي به نام «اودومليس» نيز در فرانسه استفاده مي شود که براي سنگيني معده و مبارزه با انواع سنکوپ مي خورند. بادرنجبويه از نظر طبيعت طبق نظر حکماي طب سنتي گرم و خشک است. به صورت جوشانده يا شربت براي تقويت معده و حواس و کبد و ازدياد هوش و حافظه تجويز مي شود. هم چنين براي تنگي نفس و خفقان مفيد است و سکسکه را آرام مي کند جويدن آن، دهان را خوشبو مي کند. مضمضه دم کرده يا جوشاندهي آن براي استحکام لثه و دندانها مفيد است. اگر در محلول جوشاندهي آن بنشينند در مواردي که خون قاعدگي بي دليل قطع شده مفيد است و ضماد برگ آن نيز براي درد مفاصل نافع است.
از قسمت هوايي اين گياه، برگ و سرشاخه هاي آن نيز بوي مطبوع و عطر شبيه ليمو و بادرنگ يا بالنگ متصاعد مي شود. تخم اين گياه را در زبان هندي «تخم فرنجمشک» مي نامند.
تهيه شربت بادرنجبويه:
الف) شربت ساده
آب و برگ بادرنجبويه 1 کيلوگرم، قند 1 کيلوگرم، اين مجموعه با هم جوشانده قوام آورند و هر بار تا 10 گرم ميل شود.
ب) شربت مرکب زير علاوه بر خواص فوق براي تقويت قلب نيز به تجويز شيخ الرئيس ابوعلي سينا مصرف مي شده است.
برگ تازه بادرنجبويه40 گرم، تخم فرنجمشک- تخم بادرنجبويه- تخم کاسني ازهرکدام 50 گرم، گل گاوزبان- مغز ريشهي شيرين بيان از هريک 20 گرم، رازيانه- بسفايج از هريک 16 گرم، ايرسا (زنبيق)12 گرم، آب سيب شيرين 1 کيلوگرم، قند سفيد750 گرم.
مخلوط داروها را در گلاب و آب سيب بخيسانند و پس از آن بجوشانند و آن را صاف کنند و با 750 گرم قند مخلوط و جوشانيده و قوام آورند و هربار 35 گرم ميل نمايند.
عرق باديان
به فارسي و در کتب طب سنتي «باديان ختائي» و «انيس ستاره اي» و «انيس چيني» ذکر مي شود. به فرانسوي آن را Badiane و به انگليسي Star anise مي نامند. گياهي است از خانواده Magnoliaceae نام علمي آن Illicium verum Hook.L. مي باشد.
خواص:
اسانس وعرق باديان ستاره اي محرک و ضد روماتيسم است، معمولا اسانس آن براي معطر کردن نوشيدني به کار مي رود ولي مصرف بيش از حد مجاز آن خطرناک است. خوردن مقدار مجاز آن زير نظر پزشک موجب تسهيل تنفس و تسريع گردش خون و تنظيم ضربان قلب مي شود. و به طور کلي يک احساس راحتي و شادي به انسان مي دهد. خوردن مقدار زياد و خارج از حد مجاز اسانس آن سمي است و ايجاد لرزش، رعشه، مسموميت و هجوم خون به مغز و حتي تشنج هاي صرعي مي کند. در هند و چين از باديان ستاره اي به عنوان مقوي معده و بادشکن و محرک و ضد انگل استفاده مي کنند و براي معالجه کوليت، تهوع و سياه سرفه، خناق، فتق، يبوست و تسکين قي کردن، لومباگو و تب از آن استفاده مي کنند.
باديان ستاره اي و عرق آن طبق نظر حکماي طب سنتي نسبتا گرم و خشک است ، مقوي معده و هاضمه مي باشد و براي رفع بادهاي جمع شده در معده و هضم غذاي سنگين اثر مفيد دارد. در عين حال مدر نيز مي باشد.
انيس ستاره اي ژاپني براي مصرف داخلي تجويز نمي شود و در بيماري هاي چشم نيز کاربرد ندارد. براي تسکين درد دندان موضعي و هم چنين در برخي انواع ناراحتي ها و التهابات جلدي روي پوست ماليده مي شود. مهمترين علايم مسموميت با اين گياه قي، درد پشت و کمر، اغما و فلج ريه اي مي باشد. در هند و چين از آن براي شستن و التيام بيماري هاي پوستي استفاده مي شود. مصرف اين گياه بايد زيرنظر پزشک باشد.
عرق باديان ستاره اي داراي همه خواص باديان ستاره اي است، محرک و ضد رماتيسم، زيرنظر پزشک موجب تسهيل تنفس و تسريع گردش خون و تنظيم ضربان قلب، مقوي معده و بادشکن و ضد انگل است.
روش تهيه عرق باديان: مقدار مورد نظر ميوهي باديان ستاره اي را گرفته و آن را نيم کوب کرده و مدت 125 ساعت در آب صاف و تميز مي خيسانند بعد آن را تقطير مي کنند در حدي که معادل هر واحد باديان ستاره اي 4 واحد مقطر به دست آيد. اين عرق را مقدار کمي در شربت هاي محرک داخل کرده و ميل مي کنند.
روش تهيه جوشاندهي باديان ستاره اي: 10 گرم باديان ستاره اي را با 1000 گرم آب مخلوط کرده، جوشانده و صاف مي کنند و در عرض روز فنجان فنجان مصرف مي کنند.
عرق بومادران
در کتب طب سنتي با نام هاي «بومادران» و «بوماران» و نوعي برنجاسف و «الف ورقه» نامبرده شده و در اغلب مدارک آن را برنجاسف و قيصوم يک جا نام مي برند. به فارسي کهن ژابيثر- ژابينر گفته مي شود. به فرانسوي Achillee و به انگليسي Thousand weed و Blood wort و Yarrow و Milfoil گفته مي شود. گياهي است از خانوادهي Compositae تيرهي فرعي Radiae نام علمي آن Achillea millefolium L. مي باشد که از طرف گياه شناسان مختلف نام گذاري شده است.
خواص:
طبق نظر حکماي طب سنتي ايران، بومادران از طبيعت گرم و خشک است و از آن به مثانه عامل محرک، ضد هيستري و قاعده آور استفاده مي شود. سابقاً در آلمان براي کنترل صرع تجويز مي شده است.
بومادران براي تقويت معده، به عنوان بادشکن و در موارد ترش کردن غذا اثر مفيد دارد. عرق اين گياه مدر است و در مورد دفع سنگ کليه نيز مفيد مي باشد. فشارخون را کاهش مي دهد. براي قطع خونريزي بواسير خوني به عنوان استعمال خارجي کاربرد دارد. همچنين شستن زخم ها و شقاق پستان ها با بومادران التيام بخش است و چون قابض است خوردن آن براي قطع ترشحات مفرط زحم ودفع اخلاط خوني و قطع اسهال هاي ساده نيز مفيد است. بومادران علاوه بر موارد فوق براي رفع گاستريت حاد و مزمن، بند آوردن خونروي از بيني، رفع بي خوابي، اختلالات بينايي و وجود خون در ادرار موثر است. در محافل گياه درماني آمريکا از بومادران براي کاهش قند خون و هم چنين در موارد بيماري برايت (افزايش آلبومين در ادرار، که نوعي بيماري مزمن کليوي است و نيز استسقا) استفاده مي شود. در مناطق خاور دور از بومادران به عنوان قابض و ضد اسپاسم استفاده مي شود. هم چنين در موارد سرماخوردگي، آرام کردن اعصاب، معالجهي کوليک و قطع خونريزي تجويز مي شود و در عين حال قاعده آور است.
عرق بومادران داراي همان خواص گياه بومادران بوده و مفيد براي درمان ضعف عضلهي قلب (ميوکارديت)، احساس گرفتگي و درد در ناحيهي قلب، خواب رفتن دست و پا، خونروي در اختلالات قاعدگي، وجود خون در ادرار، درمان ورم معده و روده، درمان سوء هاضمه، نفخ روده، بواسير، شقاق، درمان صرع و اختلالات بينايي و قولنج هاي کبدي، کليوي، سنگ کليه، تب هاي کهنه، رفع خستگي اعصاب، جنون هاي خفيف، تشنج، جلوگيري از خونريزي نمي باشد.
عرق بهارنارنج
به فارسي «نارنج»، «نارنگ» ناميده مي شود. و به فرانسوي Bigaradier و Citronnier Vulgaire و به انگليسي Sour Orange و orange Bitter گفته مي شود. گياهي است از خانوادهي Rutaceae، نام علمي آن Citrus bigaradia L. مي باشد.
خواص:
طبق نظر حکماي طب سنتي پوست زرد و شکوفه بهارنارنج گرم و خشک است و عصارهي ترش آن سرد وخشک است.
عرق بهارنارنج گرم و خشک است و از نظر خواص مقوي و فرح آور است و گرفتگي ها را باز مي کند و درد سينه را تسکين مي دهد. براي تقويت اشتها و نيروي جنسي و رفع آروغ، باد، گاز و دل پيچه نافع است و اگر تا يک هفته هر روز 60 گرم عرق بهارنارنج با مقداري شکر و با يک گرم مرجان ساييده و خورده شود براي طحال بسيار مجرب است و همچنين براي اخراج سنگ کليه و مثانه نافع است. اگر بهارنارنج با شکر صبح ناشتا خورده شود، براي قطع اسهال رطوبي مفيد است و شياف آن براي ازدياد ترشح حيض و منظم کردن وضع رحم مجرب است. گذاشتن پوست و گل آن مابين لباس ها مانع از بيد زدن است.
عرق بولاغ اوتي
در آذربايجان «بولاغ اوتي» در نائين «سلماچو»، در خرقان «کورتين» و در ساير مناطق «آب تره»، «علف چشمه»، «بولاغ اوتي»، «بولاع اودي»، «بالاغوتي» و در کتب طب سنتي با نام هاي «جيرجير آبي»، «ذره الماء»، «قره العين» نام برده مي شود. (قره العين به گياهان ديگري که آبي هستند نيز مي گويند). به فرانسوي Cresson de fontaine و به انگليسي Water cress گفته مي شود. گياهي است از خانوادهي Cruciferae با نام علمي Nasturtium officinale R.BR.
خواص
از نظر طبيعت طبق نظر حکماي طب سنتي گرم و خشک مي باشد و مصرف گياه وعرق آن گرم کنندهي بدن واشتهاآور است و نفخ و باد را تحليل مي برد و خونروي از هر عضوي را متوقف مي کند. مدّر بول و حيض است و ترشح ادرار را زياد مي کند و قاعده آور است و براي خرد کردن سنگ کليه خيلي موثر است. اگر تازه يا پخته يا عرق آن خورده شود براي تحليل نفخ و بادهاي غليظ معده و روده ها و بازکردن گرفتگي ها و انسداد و گرم کردن معده و کمک به هضم غذا و خرد کردن سنگ کليه وازدياد ادرار و سرخ نمودن رنگ رخسار و کاهش درد پهلو و کاهش دردهاي طحال و دل پيچه و زخم روده نافع است.
مصرف گياه و عرق بولاغ اوتي تب بر و ضد کرم است و در بيماري قند تاثير مثبت و شفابخش دارد. خلط آور است و در بيماري هاي مزمن ريه و برونشيت هاي مزمن و بيماري هاي مجاري ادرار و استسقا مفيد است. در موارد روماتيسم و نقرس نتايج شفابخشي مي دهد. مقدار قند را در ادرار مبتلايان به قند کاهش مي دهد. در استعمال خارجي له شدهي گياه براي زخم هاي اسکوربوتي نتيجه التيام دهنده دارد. بولاغ اوتي حتي الامکان اگر به صورت خام و تازه مصرف شود حداکثر خواص آن منعکس مي گردد.
مضار آن: به سبب ترکيبات گوگردي که دارد مصرف آن در بعضي اشخاص ايجاد تشنج هاي دردناک مثانه و در برخي موارد عدم دفع ادرار مي نمايد. در زنان باردار نيز مصرف آن ممکن است موجب تشنج در رحم ودر نتيجه سقط جنين شود.
شربت بولاغ اوتي: براي تهيهي شربت بولاغ اوتي نيم ليتر عصارهي آن را گرفته با در حدود يک کيلوگرم شکر مخلوط و در آن حل نمايند. از اين شربت تا 100 گرم در روز مي توان خورد(البته در مواردي که خوردن شکر براي بيمار از ساير جهات مجاز باشد)
بولاغ اوتي کاذب- بولاغ اوتي وحشي
گياه ديگري است که طعمي شبيه بولاغ اوتي دارد به طوري که معمولاً آن را هم مي توان به طور خام در سالاد مانند بولاغ اوتي مصرف نمود و چون در ايران مي رويد به شرح آن مبادرت مي شود.
به فرانسوي Cresson sauvage & Cresson batard و به انگليسي Marsh wort گفته مي شود. گياهي است از خانوادهي Umbelliferae نام علمي آن Apium nodiflorum(L.) Lag مي باشد.
خواص:
طعم آن شبيه بولاغ اوتي است و خواص آن نيروبخش و قاعده آور و مدر است و براي سنگ کليه و صاف شدن ادرار مفيد است و اسراف در خوردن آن ممنوع است زيرا داراي يک الکالوئيد کمي سمي است و مصرف زياد آن مسموم مي کند. درموقع چيدن و جمع آوري بولاغ اوتي بايد دقت شود که مخلوط با اين گياه چيده نشود. زيرا اين گياه بايد جداگانه و با احتياط مصرف شود.
عرق بيد
به فارسي به طور کلي انواع آن را «بيد» و در مناطق مختلف با نام هاي محلي متفاوتي شناخته مي شود که هر نوع جداگانه ذکر خواهد شد. در کتب طب سنتي با نام هاي عربي «خِلاف» و «خَلاف» و «صَفصاف» نام برده مي شود. به فرانسوي Saule و Osier و Saule Osier و به انگليسي Willow گفته مي شود. گياهي است از خانوادهي Salicaceae جنس Salix که گونه هاي متعدد آن به صورت درخت يا درختچه در اغلب مناطق معتدلهي نيمکرهي شمالي از جمله در ايران مي رويد.
به فارسي در شمال ايران «فِک» و «فيک» و در بقيهي مناطق ايران «بيد» ناميده مي شود. در کتب طب سنتي «صفصاف ابيض» نام مي برند. به فرانسوي Saule blanc و به انگليسي Salicin willow و White Willow و Withe و Withy گفته مي شود. نام علمي آن Salix alba L. مي باشد.
بيدمجنون
به فارسي «بيدمجنون» و به هندي «مجنون» ناميده مي شود. به فرانسوي Saule Pleureur و Saule de Babylon و Saule Parassole و Levant و به انگليسي Weeping willow و Mourning willow گفته مي شود. نام علمي آن Salix babylonica L. از طرف گياه شناسان نام گذاري شده است.
بيدمجنون
به فارسي «بيدمجنون» و به هندي «مجنون» ناميده مي شود. به فرانسوي Saule Pleureur و Saule de Babylon و Saule Parassole و Levant و به انگليسي Weeping willow و Mourning willow گفته مي شود. نام علمي آن Salix babylonica L. از طرف گياه شناسان نام گذاري شده است.
عرق بيدمشک
به فارسي به طور کلي «بيدمشک» و «گل بيدک» گويند. نام هاي محلي آن در مناطق مختلف ايران در کتول «مِشک فيک»، در گرگان «مِشبِد»، در مينودشت «سوگوت»، در ارسباران «پيشي پيشي » و در سردشت «دارفِشفِشِه» مي باشد. در کتب تاريخي قديم و در کتب طب سنتي آن را با نام هاي «گربه بيد» و «بهرامَج» و «شاه بيد» و «بيدطبري» و «خِلاف بان» و «وَشع» و «خِلاف بلخي» نام برده اند. به فرانسوي Saule d Egypte گفته مي شود. نام علمي آن Salix aegyptiaca L. از طرف گياه شناسان مختلف نام گذاري شده است.
عرق بيدمشک داراي طبيعت سرد و تر مي باشد خواص آن همان خواص بيدمشک است موجب تقويت قلب مخصوصاً اگر با سيب قرمز و تخم فرنجمشک در آميزد و مصرف شود. باعث لينت سيستم گوارش و تقويت کنندهي معده، خونساز و آرام بخش است. موجب بازکردن انسداد کبد، مسهل بلغم و صفرا و درمان يرقان و براي نرم کردن طحال مفيد است.
عرق بيدگياه (مَرغ)
در زبان فارسي معمولاً «مَرغ» مي گويند ولي نام اصيل فارسي آن «بيدگياه» است و نام محلي آن در تنکابن و مازندران «کرک جرواش» مي باشد. در کتب طب سنتي «ثيل صغير»، «نجيل» و «نجم» نام برده شده است. به فرانسوي Chiendent و Chiendent officinal و به انگليسي Quick grass و Common wheat grass مي نامند. گياهي است از خانوادهي گندميان Graminaceae نام علمي آن: Agropyron repens (L.) Beaw مي باشد.
از نظر طبيعت طبق نظر حکماي طب سنتي کمي سرد و خشک است و قابض مي باشد. در مورد خواص آن معتقدند که عرق ودم کرده ريشه يا ساقه زيرزميني آن براي دل پيچه و زخم هاي مثانه، سخت و قطره قطره ادرار کردن مفيد است. هم چنين دم کردهي يا جوشاندهي ريشهي آن براي خرد کردن سنگ مثانه و کليه بسيار نافع است و آب گياه نيز از 500-250 گرم براي دفع سموم اقسام مارها به عنوان ضد سم و براي رفع سوزش مجراي ادرار و حبس ادرار و خرد کردن مثانه و سل بسيار نافع است و ضماد گياه براي ورم هاي گرم مفيد است. ضماد خاکستر آن براي قطع خون بواسير، تحليل ورم ها، خشک کردن جراحت ها بسيار نافع است. عصارهي ريشه آن براي بيماري قند مفيد است. در دم کرده ها به نبست 20 گرم ساقهي زيرزميني گياه در 1000 گرم آب جوش استفاده مي شود.
در هند و چين ريشهي مَرغ را با پنبه جوشانده و از بخور آن و همچنين از آب جوشاندهي آن براي شست و شو و بخور بواسير استفاده مي کنند.
خواص: تمام خواص ياد شده در عرق بيدگياه نيز وجود دارد، عرق بيدگياه حاصل تقطير ريشهي اين گياه بوده و مقوي قلب، جلوگيري از انسداد رگ ها، موجب خردکردن سنگ کليه و مثانه و ضد چربي اضافي بدن مي باشد. ميزان مصرف آن سه فنجان قبل از هر وعده غذاي شبانه روز مي باشد.
عرق پنيرک
به فارسي به طور کلي انواع آن را «پنيرک» و در شيراز «خطمي کرچک» و «نان کلاغ» و در گيلان «پين ديره» و در کتب طب سنتي انواع آن را با نام هاي «خُبّازي»، «خيرو» و «ملوخيا» ذکر مي کنند. به هندي نيز برخي گونه هاي آن را پنيرک و برخي گونه ها را «خُبّازي» و «خُبّاجي» مي نامند. به فرانسوي به طور کلي انواع آن را Mauve & Framageon و به انگليسي Mallow گويند. اين گياه داراي دو نوع دارويي عمده است که در ايران نيز مي رويند نوع کبير و نوع صغير.
حکماي طب سنتي در اغلب مدارک و اسناد، پنيرک و خطمي را فروعي از يک نبات مي دانند مثلاً در بعضي اسناد آمده است که خُبّازي دو نوع دارد، نوع کبير و نوع صغير. نوع کبير آن را خطمي مي نامند و نوع صغير را پنيرک يا خُبّازي گويند.
از نظر طبيعت پنيرک طبق راي حکماي طب سنتي گياه و عرق پنيرک کمي سرد و تر است و عده اي آن را معتدل مي دانند و در مورد خواص آن معتقدند که عرق پنيرک اعتدال دهنده و مليّن است. اخلاط غليظه را رقيق و اخلاط خيلي رقيق را معتدل مي نمايد. انسداد مجاري کبد را باز مي کند و موجب ازدياد ترشح ادرار و شير مي شود.
ضماد ساييدهي برگ آن براي شکستگي اعضا و تحليل ورم هاي گرم و گزيدن زنبور مفيد است. اگر با روغن زيتون مخلوط و تهيه شود براي سوختگي آتش و باد سرخ و گزيدن عقرب نافع است. خوردن دم کردهي شاخه و برگ آن با شکر براي سرفه و رفع خشونت صدا که ناشي از حرارت وخشکي باشد و هم چنين براي يرقان، زخم معده، شکم روش و سوزش مجراي ادرار مفيد است. ضمادي که از ريشه و برگ آن تهيه شود براي درد پشت مفيد است. نشستن در آب دم کردهي آن براي نرم کردن ورم هاي مقعد و استحکام عضلات رحم نافع است.
عرق پونه
به فارسي پونه وپودنه و در کتب طبي و سنتي و به عربي فودَنَج و فوتَنَج و حَبَق و فُلَيحا نامبرده مي شود. به فرانسوي Pouliot و Menthe Pouliot و به انگليسي European و Penny royal و Pudding Grass گفته مي شود. گياهي است از خانوادهي نعنا Labiatae نام علمي آن Mentha Puleguim L. نام گذاري شده است.
خواص:
پونه از نظر طبيعت طبق نظر حکماي طب سنتي گرم و خشک است. خواص آن بسيار لطيف کننده است، براي پاک کردن اخلاط سينه و کنترل سياه سرفه و رفع سوزش خراش سينه و براي جلوگيري از سکسکه و آشفتگي و دل به هم خوردگي نافع است. بادشکن است و ضد نفخ و براي استسقا و يرقان و خارج کردن مشيمه و ازدياد ترشح عرق مفيد است. مدر است و قاعده آور. به عنوان ترياق و ضد سم جانوران گزندهي سمي بسيار موثر است.
طبيعت آن طبق نظر حکماي طب سنتي گرم و خشک است. جوشاندهي گرم آن قاعده آور است و در مواقعي که جريان حيض در اثر سرما کند و ناچيز شده باشد براي طبيعي ساختن و ازدياد آن بسيار موثر است. اسانس و عرق آن محرک و مقوي و براي قطع اسهال و تسکين دردهاي حاد و پشت سرهم شکم نافع است. دم کردهي آن براي زکام، يرقان، سرفه، درد گلو و استسقا اثر مفيد دارد، زيرا مدر است.
عرق پونه از خواص شگفتي براي درمان بيماري ها برخوردار است. عرق پونه با طبيعت گرم خود، بادشکن، محلّل، و مليّن است. عرق پونه صفرابُر، ضد نزله(آبريزش بيني) ضدعفوني کننده، مفيد براي سياه سرفه، هيستري، نفخ و براي ناراحتي هاي ناشي از گريپ مفيد است. سرفه را آرام و خروج خلط را تسهيل مي کند. اثر محرک بر روي ترشحات معده دارد. در استعمال خارجي براي رفع لکه هاي پوستي نيز سودمند است.
عرق جنطيانا(ژانسيان)
در کتب طب سنتي با نام هاي «کوشاد»، «دواء الحيّه» و «جنطيانا» آمده است. در بازار دارويي ريشهي ضخيم آن عرضه مي شود که به «ريشهي ژانسيان» معروف است. به فرانسوي آن را Gentiane و به انگليسي root & Bitter Bitter wort, Yellow gentian, Gentian نامند. گياهي است از خانواده ژانسيان Gentianaceae نام علمي آن Gentiana lutea مي باشد.
مقدار و نحوهي مصرف:
براي تحريک هاضمه ممکن است از عرق يا جوشانده يا تنطور ريشهي گياه مصرف نموده و در مورد آرتروز و براي افزايش عادت ماهيانه نيز مي توان از جوشانده استفاده کرد. براي تهيه جوشانده يک قاشق مرباخوري گرد ريشهي ژانسيان را در 3 پيمانه (هر پيمانه 220 گرم) آب ريخته و 30 دقيقه بجوشانند و پس از خنک شدن يک قاشق سوپ خوري قبل از غذا بخوريد. چون خيلي تلخ است آن را با کمي شکر شيرين کنيد. درمورد تنطور قاشق مرباخوري قبل از هر وعده غذا مصرف شود. ژانسيان نبايد به کودکان زير دو ساله داده شود و براي کودکان بزرگتر و اشخاص بزرگتر از 65 سال از جوشاندهي رقيق آن شروع به تدريج غلظت آن تا حد مجاز افزايش داده شود.
در آلمان پزشکان مصرف ژانسيان را براي اشخاصي که فشارخون بالا دارند توصيه نمي کنند و به علاوه معتقدند که مقدار زياد از جوشاندهي غليظ ژانسيان ممکن است موجب تحريک معده و ايجاد آشفتگي و قي شود. سازمان نظارت بر مواد خوراکي و دارويي آمريکا مصرف ژانسيان را در نوشابه ها و خوراکي ها تائيدمي نمايند و به استثناي زنان باردار و مادران شيرده و اشخاصي که داراي فشارخون بالا هستند و مبتلا به گاستريت و اختلالات معده و روده اي مي باشند، مصرف ژانسيان را براي ساير اشخاص بلامانع اعلام کرده است که به مقدار مجاز زير نظر پزشک استفاده نمايند.
عرق برگ چنار
به طور کلي در ايران «چنار» ناميده مي شود. در کردستان آن را «جوهر» گويند. در کتب طب سنتي با نام هاي عربي «صنار»، «عيثام» و «دلب» نام برده مي شود. به فرانسوي Platane و به انگليسي Plane tree & Sycamore گفته مي شود. درختي است از خانوادهي Platanaceae نام علمي آن Platanus Orientalis مي باشد.
عرق برگ چنار
به طور کلي در ايران «چنار» ناميده مي شود. در کردستان آن را «جوهر» گويند. در کتب طب سنتي با نام هاي عربي «صنار»، «عيثام» و «دلب» نام برده مي شود. به فرانسوي Platane و به انگليسي Plane tree & Sycamore گفته مي شود. درختي است از خانوادهي Platanaceae نام علمي آن Platanus Orientalis مي باشد.
خارخاسک
به فارسي به نام هاي «خارخاسک»، «شکرهَنج» و «خارسوهوک» در مناطق مختلف ايران شناخته مي شود. به عربي و در کتب طب سنتي «حَسَک» و تخم آن «حسک دانه» نام برده مي شود. گياهي است از خانوادهي Zygophyllaceae جنس Tribulus به فرانسوي Tribule couche و به انگليسي Tribulus و Land caltrop گفته مي شود. نام علمي آن Tribulus terrestris- L. مي باشد.
خواص:
در چين از خارخاسک به عنوان قابض، سقط کننده جنين، قاعده آور، ازدياد کننده ترشح شير، افزايش دهنده نيروي جنسي، مدّر، ضد جانور انگل شکم، تونيک و بندآورنده خونريزي استفاده مي شود. همچنين براي معالجه آبسه ها و زخم ها، اسهال خوني، قطع انواع خونريزي ها و همچنين به صورت غرغره براي معالجه التهاب و برفک دهان استفاده مي شودو به عنوان مادهي مغذي براي تقويت کبد و کليه و همچنين براي افزايش ديد چشم کاربرد دارد. در هند از آن به عنوان خنک کننده، مدّر، تونيک وافزاي دهندهي نيروي جنسي استفاده مي شود و در موارد ادرار کردن با درد و ناراحتي هاي سنگ کليه و مثانه و ناتواني جنسي تجويز مي شود.
خارخاسک از نظر طبيعت طبق نظر حکماي طب سنتي به اصطلاح مرکب القوا مي باشد.
از جهتي تر است ولي در عين حال در مواردي خشک است و روي هم رفته کمي گرم و خشک است. ادرار را زياد مي کند و مسکن درد مثانه و افزايندهي اسپرم بوده، براي خرد کردن سنگ کليه و مثانه بسيار مفيد است. مليّن است و براي اعتدال بخشيدن به اخلاط عامل موثري است.
عرق خارشتر
اشترخار گياهي است تيغ دار از انواع شوکه ها، در برخي مناطق آن را «خارشتر» نيز مي نامند زيرا از علوفه ي شتران است.در کتب طب سنتي با نام هاي «اشترغار» و «شوکه المبارکه» و ريشهي آن را «زنجبيل العجم» و «زنجبيل الفارس» آمده است. چون شبيه گياه «بادآورد» است در برخي کتب آن را به نام «بادآورد» ذکر مي کنند. به فرانسوي Chardon benit و به انگليسي Blessed thistle گفته مي شود. گياهي است خاردار از خانوادهي Compositae تيره فرعي Tubuliflorae نام علمي آن Cnicus benedictus L. است.
خواص:
در استعمال خارجي از خارشتر براي رفع چرک والتيام زخم استفاده مي شود و در استعمال داخلي چون مدّر است در موارد سردردهاي يک طرفه و تپش قلب مصرف مي شود و به عنوان يک داروي خلط آور نيز به کار مي رود.
از نظر طبيعت، گياه خارشتر طبق نظر حکماي طب سنتي خيلي گرم و خشک است عده اي آن را به طور متوسط گرم و خشک مي دانند. به صورت دم کرده يا جوشانده يا از طريق تقطير، عرق گياه بخصوص عرق ريشهي آن را مصرف مي کنند. اين دارو بازکننده گرفتگي و انسداد و گرم کنندهي معده و اشتهاآور است. به هضم غذا کمک مي کند، ادرار را افزايش مي دهد و براي يرقان واسهال صفراوي و رفع بي اشتهايي دورهي نقاهت و بيماري ها مفيد است. مقدار خوراک عرق خارشتر تا 100 گرم است.
روش تهيه عرق خارشتر
1. گياه اشترخار را با ريشه تميز و خردکرده در آب بريزند و پس از 12 ساعت با روش تقطير عرق آن را بگيرند.
2. گياه اشترخار و ريشهي آن را خرد کرده، در سرکه پرورده نموده و سپس آن را از طريق تقطير، عرق گيري مي نمايند. اين عرق خيلي مفيدتر از عرق با روش اول است.
عرق خارشتر طبيعت گرم و خشک دارد و تمام ويژگي هاي موجود در برگ و ريشهي گياه را در خود دارد، مدّر قوي ، تصفيه کننده خون و کبد، موثر در شستشوي کليه و مفيد براي سنگ کليه و مثانه، سياه سرفه و تب هاي نوبه اي و لرز و ضد سرطان مي باشد.
عرق دارچين
در ايران به طور کلي «دارچين» گفته مي شود. در کتب طب سنتي انواع آن را با نام هاي «دارصيني»، «دارچيني»، «قرفه الدارچيني»، «سليخه» نام برده اند. پوست شاخه هاي درختي است که به فرانسوي آن را Cannelle و به انگليسي Cinnamon نامند ودرخت آن را به فرانسوي Cannelier و به انگليسي Cinnamon يا Cinnamon tree مي نامند. گياهي است از خانوادهي Lauraceae و گونه هاي مختلفي دارد که معروفترين آنها دو گونه با نام هاي علمي زير است:
1- دربازار تجارت بين المللي به نام «دارچين سيلان» در کتب( Ceylon cinnamon و به نام «قرفه» معروف است و از مرغوبترين انواع دارچين است)
2- اين نوع که رويشگاه آن چين و ويتنام وجزاير سوئد و آن حوالي است و در چين نيز پرورش داده مي شود و در بازار به نام «دارچين چين» يا Chinese cinnamon و «دارچين سايگون» يا (Saigon cinnamon) گفته مي شود. اين دارچين را به عربي «سليخه» و «دارصيني» و به زبان اردو «تَج» مي نامند.
عرق دارچيني: دارچين سيلان را به مقدار مورد نظرگرفته با آب کافي، ابتدا دارچين را نيم کوب کرده مدت 12 ساعت در آب بخيسانند و بعد تقطير کنند تا از هر جزء دارچين را که مصرف شده چهار جزء مقطر به دست آيد و براي گرفتن اسانس روغني فرّار آن بهتر است که مايع تقطير شده را در شيشهي لوله دار جمع کنند که در انتهاي لولهي باريک، اسانس جمع شود.
عرق دارچين را به مقدار 120-60 گرم در پوسيونهاي محرک داخل نمايند. مقدار خوراک از اسانس آن 12-1 قطره است که در پوسيونها ريخته مي شود.
شربت دارچين: عرق دارچين 100 واحد، قند سفيد180 واحد، قند را در عرق به حالت سردي حل کنند و با کاغذ صاف نمايند و اين شربت را مانند محرکها و مقوي هاي معده به مقدار 60-15 گرم در پوسيونها يا در يک شربت سرد حل کرده مي خورند.
جوشاندهي دارچين: دارچين 8 گرم، آب 1000 گرم، مطابق معمول، جوشانده تهيه شود.
عرق دارچين با طبيعت گرم و خشک داراي تمام خواص دارچين خشک است عرق دارچين بازکنندهي گرفتگي ها وانسداد مجاري و فرح آور است، عفونت اخلاط را رفع مي کند، نيروبخش و مقوي است و براي خفقان، وسواس، وحشت، جنون و تقويت معده و کبد و رفع بدبويي دهان، قطع سرفه هاي رطوبي، تنگي نفس، رفع خشونت صدا وآواز، پاک کردن سينه و حنجره و رفع استسقا و تقويت نيروي جنسي مفيد است.
عرق رازيانه
در کتب طب سنتي با نام «رازيانج» نام برده شده است. در ايران در مناطق مختلف «رازيانه» و «باديان سبز» گفته مي شود. به لغت رومي کهن «شمار» و به عربي «شَمَر» نامند. به فرانسوي Fenouil officinale و Anisd oux و به انگليسي Fennel مي گويند. گياهي است از خانوادهي Umbelliferae ، نام علمي آن Foeniculum vulgare Mill از طرف گياه شناسان مختلف نامگذاري شده است.
بين اسامي فوق نام F.vulgare مربوط به «رازيانه تلخ» است که به فرانسوي Fenouil amer , Aneth گويند و برگهايش به عنوان ادويه با غذا نيز مصرف مي شود، و نام F.officinale مربوط به رازيانه شيرين است که به فرانسوي Fenouil doux گويند.
گياه شناسان ايراني و هندي و ... نام F.vulgare Mill را نام اصلي رازيانه ذکر مي کنند.
خواص:
به طور کلي رازيانه، معطر، محرک و مقوي معده وبادشکن و قاعده آور است و مدّر، مليّن و مسهل مي باشد و روغن آن کرم کش و ضد انگل است. در چين از رازيانه براي معالجه فتق و تقويت بينايي از آن استفاده مي شود. هم چنين براي ازدياد شير موثر است.
براي رفع سرفه و آسم خوردن رازيانه به همراه عسل بسيار مفيد و مسکّن است.
رازيانه از نظر طبيعت طبق نظر حکماي طب سنتي نسبتاً خيلي گرم و خشک است. تخم آن گرمتر از برگ گياه مي باشد. خواص عرق و دم کردهي رازيانه در مجموع بازکنندهي گرفتگي ها، انسداد مجاري سينه، کبد، طحال، کليه، مثانه و براي تسکين دردهاي آنها که از سردي باشد مفيد است. مقوي بينايي چشم، معده، و محلل بادها، اخلاط غليظ، ازديادکنندهي ترشح شير و مدّر و قاعده آور است.
عرق زعفران
به فارسي در کتب مختلف به نام هاي «بخوان»، «زعفران»، «کَيسَر» و «رفون» آمده است. در کتب طب سنتي با نام «زعفران» و يا لغت عربي آن «کروکو» نام برده مي شود. به فرانسوي Safran و Safran officinal و به انگليسي Saffron و True Saffron و Crocus گفته مي شود. گياهي است از خانوادهي زنبق Iridaceae ، نام علمي آن Crocus sativus L. مي باشد.
عرق زعفران: عرق زعفران بسيار ارزشمند و طرز تهيهي آن مانند تهيهي عرقيات ديگر است عرق زعفران داراي خواص گياه زعفران در تمام زمينه هاي درماني است، ضد تشنج و قاعده آور، تنظيم کنندهي قاعدگي، نشاط آور و موجب تقويت مغز، کبدو محرک قواي جنسي و بازکنندهي گرفتگي هاي مغزي، کبد، و طحال و ضد افسردگي است.
عرق زنبق
به فارسي و در کتب قديم و کتب طب سنتي قديم با نام هاي «زنبق»، «سوسن آزاد»، «سوسن ابيض» و «بيخ بنفشه»، «آسمان جوني» و «ايرسا»(به ريشهي گياه و خود گياه) نام برده مي شود. به فرانسوي Iris و به انگليسي Orris & Orris root & Iris rhizome گفته مي شود. گياهي است از خانواده Iridaceae و داراي گونه هاي بسيار متنوع و متعددي است و تاکنون بيش از 300 گونهي آن در مناطق معتدل نيم کره شمالي دنيا بررسي و شناخته شده است. گياه شناسان 20 گونه زنبق وحشي خودرو را در ايران شناسايي کرده اند.
زنبق ها داراي ساقهي زيرزميني متورم يا پياز هستند که اقسامي از آن از نظر خواص درماني مورد توجه بوده و در طب سنتي و هم چنين در صنعت عطرسازي موارد استعمال وسيعي دارند.
خواص:
طبق نظر حکماي طب سنتي ايرسا يا ساقه زيرزميني زنبق از نظر طبيعت نسبتاً گرم و از نظر تري و خشکي متعادل و انواع برّي و صحرايي آن گرم و خشک است. درهند: از قسمت زيرزميني زنبق به عنوان داروي تصفيه کنندهي خون و ناراحتي هاي آميزشي استفاده مي شود.
عرق زنبق براي درمان گرفتگي رگ ها، تصفيهي خون، تنظيم فشارخون، درمان التهاب پروستات، ميگرن، تنگي نفس و آسم و ناراحتي هاي ريوي و التهابات پوستي، درمان برونشيت و لارنژيت، درمان همورئيد(بواسير)، درمان واريس، تنظيم ضربان قلب، کليه، تصفيه کبد و آلرژي و حساسيت و کهير، درمان کيست و فيبروم روحمي و ترشحات زنانه، سنگ کليه و صفرا مفيد مي باشد.
ميزان آن بستگي به نوع بيماري از سه فنجان تا سه ليوان مي باشد.
عرق زنجبيل:
ريشه يا ساقه زيرزميني گياهي است که در کتب طب سنتي با نام زنجبيل آمده است و [ديوسکوريدس] آن را به نام «زيگژيبريس» نام برده است. گياه آن را به فرانسوي Gingembre و به انگليسي Ginger گويند. گياهي است از خانوادهي Zingiberaceae، نام علمي آن Zingiber officinalis Rosc مي باشد.
عرق زنجبيل که از تقطير غده هاي زنجبيل استحصال مي شود داراي همهي خواص موجود در ريشهي زنجبيل مي باشد خواص عرق زنجبيل عبارتند از: تقويت عمومي بدن، تقويت معده و روده، ضد رطوبت و بلغم و ضد اسهال، قاعده آور و تنظيم کنندهي عادت ماهيانه، ضد سموم غذايي، بادشکن و ضد نفخ، ضد قي و تهوع و به هم خوردگي و آشفتگي معده، ضد انعقاد و لخته شدن خون بود و اثر آن ازتاثير سير و پياز و آسپيرين در پديدهي ضد انعقادي خون بيشتر است.
عرق زنجبيل محرک قلب و ضد کلسترول غذاهاي پرچرب و ضد سرطان است.
عرق زنيان
ميوهي نوعي گياه است که به فارسي «زنيان» و گياه آن در کتب طب سنتي با نام هاي «انيسون بَرّي» و «کمون حبشي» آورده شده و به فرانسوي Sison Ammi و Ajowan و به انگليسي Ammi و ميوه آن را Ajava seeds گويند. گياهي است از خانوادهي Umbelliferae نام علمي آن Trachyspermum ammi (L.) Sprague از طرف گياه شناسان مختلف در زمان هاي متفاوت نامگذاري شده است. اين گياه را در بلوچستان با نام هندي آن «اجوان» و هم چنين «اسپرکاي» مي شناسند. توجه شود در برخي مدارک طب سنتي براي گياه باديان رومي نيز نام زنيان را مي برند که با زنيان متفاوت است.
خواص:
زنيان از نظر طبيعت مانند زيره ها گرم و خشک است و از نظر خواص ضد اسپاسم، تونيک، محّرک و بادشکن مي باشد و معمولاً در تهيه مشمع هايي که براي تسکين درد به کار مي رود، داخل مي شود. هم چنين به عنوان داروي استعمال خارجي براي رفع بيماريهاي معده و کبد و ناراحتي هاي گلو و سرفه و روماتيسم تجويز مي شود.
«عرق زنيان» يا عرق نانخواه يا عرق انيسون از عرقياتگرم و موثر در هضم غذا و مفيد براي سينوزيت و عوارض تنگي نفس و آسم مي باشد. مدّر، بادشکن، تونيک و ضد اسهال و ضد تهوع است. دستگاه گوارش و تنفس را ضدعفوني مي کند و ضد انگل است. براي رفع بيماري هاي کبد و ورم گلو، ناراحتي هاي بيني، زکام و سرفه مفيد است. درد حاد شکم و قولنج و سوء هاضمه را که ناشي از ضعف و کمي نيرو باشد بر طرف مي سازد، روماتيسم و وبا را درمان مي کند. براي تقويت قوهي جنسي پيرمرداني که هنوز تحليل نرفته و گاه گاهي مي توانند ابراز ميل و شهوت نمايند، مفيد است.
نحوه و ميزان مصرف: يک قاشق غذاخوري در گلو ريخته غرغره نموده و سپس قورت دهيد و در دو سوراخ بيني دو قطره بچکانيد و استنشاق نماييد.
بعد از هر وعده غذا ظهر و شب نصف استکان همراه با نصف استکان آب ميل نماييد تا هضم غذا را آسان نمايد و از نفخ و ترشي معده جلوگيري کند.
عرق زول
«عرق زول» را که از گياه «زول شتره» مي گيرند از گياهان با رويش بياباني و وحشي است که موجب درمان بسياري از بيماري هاست. «عرق زول» بسيار مقوي و موثر است به همين دليل حتماً بايد با قند يا کمي عسل ميل شود.
«عرق زول» براي درمان کاهش پلاکت بسيار موثر بوده و گلبول هاي قرمز خون را افزايش مي دهد و از اين طريق در درمان کم خوني و تنگي نفس و آسم و نيز کاهش سکته هاي مغزي و قلبي موثر است. عرق زول پوست و عروق پوستي را باز و پوست را شفاف مي سازد.
«عرق زول» جوش صورت را به علت فعال کردن کبد و تصفيهي خون از بين مي برد. براي نفخ معده و روده بسيار موثر است.
براي دستگاه گوارش، درمان کوليت و فعال کردن کبد و توليد صفرا و ريختن آن در اثني عشر روده وتجزيه و تحليل چربي ها(تري گليسيريد و کلسترول) بسيار خوب و موثر عمل کرده است.
غدد فوق کليه را فعال کرده و ترشح آدرنالين را تنظيم مي کند و استرس و عصبانيت و اضطراب را از بين مي برد.
از همه جالب تر افزايش انسولين و فعال کردن لوزالمعده و کاهش قند خون و درمان ديابت است. به همين جهت در افراد غيرديابتي بايد حتماً با کمي عسل طبيعي ميل شود. چون به شدت قند خون را کاهش مي دهد. بيماران قندي مي توانند هر 4 ساعت يک استکان عرق زول را تناول کنند و اثرات معجزه آساي کاهش ديابت و درمان آن راتجزيه کنند و اگر به همين ترتيب ادامه دهند قند بالا را کاهش داده و پايين مي آورد.
عرق زول يبوست را از ميان برده و به روده ها نرمي مي دهد. براي افرادي که ناراحتي معده و کوليت دارند، قبل از غذا يک استکان و بعد از غذا نيز نصف استکان تناول نمايند. «عرق زول» را مي توان بيست دقيقه قبل از غذا تناول نمود. در طول روز به جاي آب مي توان به طور متناوب از «عرق زول» و چند ساعت بعد«عرق هوفاريقون» و چند ساعت بعد «عرق زنبق» تناول کرد و آثار آن را که تنظيم تمام اعضاي بدن و شفافيت پوست و طراوت و شادابي و تحرک و سرزندگي و از ميان رفتن اوره و اسيد اوريک و چربي و کلسترول و قند وتيرگي پوست و تناسب اندام است، ملاحظه نمود.
عرق زيره
که در کتب طب سنتي و به عربي «کمون» و «سنوت» نام برده مي شود. به فرانسوي Cumin و به انگليسي Cumin seed گفته مي شود، تخم گياهي است از خانوادهي Umbelliferae ، جنس Cuminum که نام علمي آن Cuminum cyminum مي باشد.
خواص:
طبق نظر حکماي طب سنتي زيرهي سبز از نظر طبيعت خيلي گرم و خشک مي باشد و گرم کننده و محلل و خشک و قابض است. استثمام آن و يا ريختن آن در بيني براي جلوگيري از خون ريزي بيني مفيد است.
عرق زيره با طبيعت گرم خود داراي خواص گياه زيره مي باشد، عرق زيره ضد چاقي، بسيار لطيف کننده، ضد تنگي نفس، نيرودهنده، هضم کنندهي غذا، بادشکن، زيادکننده شيرمادر، رفع ناراحتي هاي روده، تصفيهي خون، ضد نفخ معده است.
زيرهي کوهي:
در کتب طب سنتي بانام هاي «زيره کوهي»، «کاشِم»، «کاشِن»، «کاشم رومي» و «انجدان رومي» آمده است و در مصر تخم آن را «کرفس جبلي»(مايرهوف) نامند. به فرانسوي officinale Levistique و montagne و به انگليسي Lovage گفته مي شود. گياهي است از خانوادهي Umbelliferae، نام علمي آن Levisticum officinale Koch مي باشد.
خواص:
دربارهي خواص آن درکتب طب سنتي قديم ايراني چنين آمده است که از نظر طبيعت خيلي گرم وخشک است و خوردن آن موجب باز شدن گرفتگي هاي کبد و ضد نفخ است. براي سرفه سرد و تنگي نفس مفيد است، مقوي معده مي باشد و کمک به هضم غذا مي کند و ترشح ادرار را زياد کرده و مدّر و قاعده آور است. آشاميدن آن براي رفع اثر سموم سرد و گزش جانوران سمّي مفيد است.
ماليدن آن به موضع در استعمال خارجي براي فلج درد پشت و سياتيک و ساير بيماريهاي سرد نافع مي باشد چون مدّر است در مورد استسقا نيز مفيد مي باشد.
زيرهي کوهي براي اشخاص گرم مزاج مضر است و بايد همراه با سرکه مصرف شود. به علاوه براي مثانه مضر است و بايد با رازيانه و تخم خيار خورده شود.
عرق سنبل الطيب
به فارسي «سنبل الطيب» و «علف گربه» و در کتب طب سنتي «سنبل هندي» و «سنبل الطيب» نام برده شده است. به فرانسوي Valeriane officinale و به انگليسي Valerian ، نام علمي آن Valeriana officinalis L. مي باشد.
سنبل الطيّب به مقدار مورد نظر و مقدار کافي آب. سنبل الطيّب را خرد کرده مدت 12 ساعت در آب بخيسانند بعد تقطير کنند تا از هر واحد سنبل الطّيب که مصرف شده 4 واحد مقطر به دست آيد و براي گرفتن اسانس مايع تقطير شده را در قابلمه اي جمع نمايند. اين عرق را به عنوان ماده موثر در پوسيونهاي ضد تشنج مصرف کنند.
اسانس سنبل الطيب
اسانس سنبل الطيب را براي رفع بي حسي و اغماي ناشي از تبهاي شديد و همچنين در هيستري و آسم مصرف مي نمايند و بسيار موثر است.
مقدار خوراک آن 2-1 قطره است که روي حبهي قند چکانيده مي خورند و يا از 3/0-2/0 گرم در يک پوسيون روغني مخلوط کرده هر نيم ساعت يک قاشق کوچک مي خورند.
عرق سنبل الطيّب با طبيعت گرم خود داراي خواص ضد تشنج، ضد اسپاسم، آرامبخش، مسکّن، ضد هيجان، محرّک، بادشکن، ضد هيجان و استرس، ضد صرع و درمان بيماريهاي عصبي، ضد تب، اشتهاآور و مقوي قلب و معده است. همراه با عرق گل گاوزبان در درمان بيماريهاي قلب بکار مي رود.
عرق سير
در کتب طب سنتي با نام آن «ثوم» آمده است. نوع کوهي و وحشي آن را «موسير» گويند که در کتب طب سنتي با نام «اسقورديون» و «ثوم الحيّه» نيز آورده شده است. به فرانسوي Ail cultive , Ail و به انگليسي Garlic گفته مي شود. گياهي است از خانوادهي Liliaceae نام علمي آن Allium sativum مي باشد.
خواص: عرق سير فشارخون را پايين مي آورد و باعث کاهش قند خون و در پيشگيري از سرطان مفيد، ضد باکتري، ضدعفوني کننده و پايين آورندهي چربي خون است. کلسترول خون را تنظيم، گلبولهاي خون را تقويت مي کند.
امام صادق (عليه السلام):
خوب است انسان با سير خود را درمان کند ولي اگر سير خورد در مسجد حاضر نشود.
حضرت رسول اله (ص)
سيربخوريد و خود را با آن درمان کنيد چرا که درمان کننده هفتاد بيماري است.
عرق شاهتره
به فارسي شاهتره و در کتب طب سنتي با نام هاي «شاهتره» و «بقله الملک» و «شاهترج» نام برده مي شود. به هندي «پيت پاپارا» گويند. به فرانسوي Fumeterre (نام کلي انواع گونه ها) و به انگليسي Fumitory نامند. گياهي است از خانوادهي Fumariaceae جنس Fumaria نام علمي آن Fumaria Parviflora Lam مي باشد.
روش تهيه شاهتره:
اگر شاهتره تازه باشد به نسبت شاهتره يک واحد، آب صاف و تميز و شيرين 4 واحدواگر شاهتره خشک باشد در مقابل هريک واحد شاهتره 6 واحد آب شيرين مخلوط مي نمايند. در مورد شاهتره خشک 24 ساعت شاهتره را در آب خيس مي کنند و پس از آن طبق معمول با روش تقطير، عرق آن را مي گيرند اين عرق براي بيماري هاي صفراوي و سوداوي و تصفيهي خون مفيد است.
خواص: عرق شاهتره از نظر طبيعت معتدل و خشک است و داراي خواص گياه شاهتره است عرق شاهتره، تب بر، مدّر، معرّق، ضد کرم، و تصفيه کنندهي خون و موثر در درمان بيماري هاي کبدي وپوستي، مقوي کبد و طحال، مسهل اخلاط سه گانه خصوصاً سودا و صفرا و محّرک اشتها، درمان يرقان، مفيد براي جرب و خارش هاي پوستي است شاهتره را بايد باکاسني ميل نمود. شاهتره کاهش دهنده غلظت و چسبندگي پلاکت هاي خون مي باشد.
عرق شاهَسفَرَم
اين عرق از گياهي است که در آذربايجان پرورش داده مي شود و به نام «شاهسفرم» شناخته مي شود. به فرانسوي Baume des jardins، Balsmite، Tanaisie و به انگليسي Alecost , Costmary , Balsam herb و Bible leaf گفته مي شود. اين گياه از خانوادهي Compositae و نام علمي آن Tanacetum balsamita L. است.
خواص:
در آذربايجان از عرق گياه در موارد کوليک و دل درد و ناراحتي معده به عنوان بادشکن و مدّر و به طور ضعيف ضد انگل و قاعده آور مصرف مي شود. هم چنين عرق اين گياه براي سرفه، برونشيت، ازدياد ترشح صفرا و حل سنگ هاي صفراوي مفيد است.
توضيح: در برخي مدارک طب سنتي ايران از جمله در قرابادين کبير نام شاهَسفَرَم براي ريحان ذکر شده که نبايد با اين گياه اشتباه شود.
توجه: اين گياه سمي است و مصرف آن بايد با تجويز و زيرنظر پزشک باشد واز افراط و اسراف در خوردن آن احتزاز شود.
عرق شاهَسفَرَم داراي خواص گياهي مذکور بوده و در رفع دل درد، تقويت معده وهضم غذا، ضد نفخ، ضد اسهال و استفراغ، رفع دل درد کودکان و نوزادان به مقدار کم اثر دارد. ضد انگل و قاعده آور نيز مي باشد.
عرق شنبليله
به فارسي به طور کلي «شنبليله»، در گيلان «خُلبَه» و در کتب طب سنتي با نام (حُلبَه) نام برده شده است. به فرانسوي Trigonelle و Fenugrec و به انگليسي Fenugreck گفته مي شود. گياهي است از خانوادهي Leguminosae نام علمي آن Trigonella foenum- graecum L. مي باشد.
خواص:
شنبليله طبق نظر حکماي طب سنتي از نظر طبيعت گرم و خشک است و از نظر خواص آن معتقدند که برگ وعرق آن مليّن و منضج است يعني اعتدال دهندهي اخلاط مي باشد. مدّر است و ترشح ادرار و حيض را افزايش مي دهد و براي سرفه هاي سرد و استسقا و ورم طحال و کبد و درد کمر و برودت مثانه و قطره قطره ادرار کردن مفيد است. براي تقويت مو نافع است.
به سبب مواد مغذي که دارد دانهي شنبليله براي تقويت خيلي موثر است و براي بيماران مسلول از نظر رفع ضعف نتيجهي خوبي داده است، عده اي از حکما از تخم شنبليله در بيماري هاي قند استفاده مي کرده اند و براي جلوگيري از لاغر شدن مبتلايان به بيماري قند بسيار موثر است. جوشاندهي 40-30 گرم تخم شنبليله نيم کوب که در 1000 گرم آب مدت نسبتاً زيادي بجوشد جوشاندهي خوبي مي دهد.
تجربيات حکما نشان داده است که شنبليله داروي موثري براي کنترل بيماري اوستئومي يلي تيس و سل استخواني اطفال است و در مواردي که احتياج بدن به مواد آهن دار و فسفردار باشد خوردن شنبليله اثر مفيدي نشان مي دهد و در بيماري هاي نرمي استخوان، قند، سل ريوي و سل استخواني آثار خوبي دارد. همين خواص در عرق شنبليله بازتاب وسيعي دارد و با مصرف عرق شنبليله مي توان به درمان بسياري از بيماري و نارسايي ها پاسخ طبي داد.
عرق شِوِد
به گياه آن در فارسي «شِبِت»، «شِوِد»، «شِوِت» و در کتب طب سنتي با نام «شِبَّت» نامبرده مي شود. به فرانسوي Aneth odorant , Aneth و به انگليسي Dill گفته مي شود. گياهي است از خانوادهي Umbelliferae نام علمي آن Anethum graveolens L. است.
خواص:
شِوِد از نظر طبيعت طبق نظر حکماي طب سنتي گرم و خشک است. خواص آن محلل و اعتدال دهندهي اخلاط و بازکنندهي گرفتگي ها و انسداد است. مسکّن دل پيچه و دردهاي سر مي باشد. قاعده آور است و ترشح ادرار را زياد مي کند. براي تنگي نفس و سکسکهي امتلايي(ناشي از پربودن معده) و ضعف معده و کبد و طحال و سنگ کليه و مثانه و بيماري آلت تناسلي مفيد است. خوردن آن با عسل براي دفع سموم و کمک به قي کردن و اخراج اخلاط غليظ از معده مفيد است.
عرق شِوِد با طبيعت گرم خود پايين آورندهي چربي، ضد اسيد اوريک، تري گليسريد، کلسترول خون، مقوي معده، ضد سمّ ، مدّر، دافع سنگ کليه و مثانِه، پايين آورندهي فشارخون و برطرف کننده آرتروز مي باشد.
عرق شيرين بيان
در بوشهر و به طور کلي در فارس «مَهک» و ريشه آن را «بيخ مَهک» و در اطراف تهران و شمال ايران شيرين بيان و در کرمان «متکي» و در اصفهان «ميجو» و «مژو» گويند. در کتب طب سنتي با نام «سوس» و ريشهي آن را «اصل السوس» مي نامند. به فرانسوي Reglisse و به انگليسي Licorice نامند. گياهي است از خانوادهي Leguminosae که چندگونه از آن در ايران مي رويد.
ريشه شيرين بيان يا اصل السوس براي متعادل کردن غلظت اخلاط و تسکين تشنگي رفع التهاب معده مفيد است. هم چنين براي نرم کردن سينه، رفع خشونت حلق و سينه تنگي نفس، تقويت اعصاب و تقويت نيروي جنسي نافع بوده و براي رفع نفخ، ازدياد ترشح ادرار، افزايش ترشحات عادت ماهيانه و رفع انواع سرفه ها و سوء هاضمه مفيد است.
ضمناً براي رفع سوزش مجراي ادرار، امراض عصبي و دماغي و تب هاي کهنه نافع است. استفاده مداوم از اين ريشهي گياهي در فصل بهار براي رفع نفخ، جلاي رنگ صورت، رفع اکثر سردردها و ناراحتي هاي شقيقه و ازدياد نور چشم مفيد است. ماليدن دم کردهي ريشه بيان شيرين به چشم براي رفع زردي چشم و درخشان کردن سفيدهي چشم و ازدياد بينايي موثر است و ضماد ريشهي آن با آب خالص براي جلوگيري از ريزش مو نافع است. خوردن عصارهي مايع ريشه (آب حاصل از خيس کردن ريشه در آب و يا دم کردهي ريشه در 90 درصد موارد براي درمان زخم هاي اثني عشر و زخم معده اثر رضايت بخش داشته است. جويدن ريشه شيرين بيان التهاب و زخم دهان را برطرف و موجب کاهش ميل به مصرف سيگار مي باشد.
عرق ريشه شيرين بيان داراي همان خواص دم کرده به علاوهي اثرات ديگر گياه شيرين بيان است اين خواص عبارتند از: درمان زخم معده و اثني عشر، مفيد در بيماريهاي ريوي و دستگاه گوارش، مليّن، مسکّن تشنگي و التهاب معده، نرم کنندهي سينه، مقوي اعصاب بوده و براي رفع ورم هاي چشم و گلو و بيني موثر و ضد ترشي معده و برطرف کنندهي بواسير مي باشد.
عرق عناب
به فارسي «عُنّاب» و در کتب مختلف فارسي و طب سنتي با نام هاي «عُنّاب»، «شيلانه»، «سيلانه» و «شيلانک» و در گيلان «اون ناف» ، «سيب کوهي»، «سنجد گرگان»، «طبرخون»، «ارج» و «سنجد جيلان» شناخته مي شود و ميوهي درختي است که «اون ناف دار»، «عناب»، «درخت عناب» ، «درخت شيلان»، «آلما آغاجي»، «درخت شيلانک» و «عناب آغاجي» گفته مي شود. به فرانسوي ميوهي آن را Jujube و درخت آن را jujubier و به انگليسي Jujube tree Chinese date گويند. گياهي است از خانوادهي Rhamnaceae و نام علمي آن Zizyphus jujube Mill مي باشد.
مضرات: تنها ضرر عناب اين است که در معده هاي سرد ايجاد نفخ معده و براي اصلاح آن بايد شکر و مويز خورد. به علاوه ترشح اسپرم را کاهش مي دهد و نيروي جنسي را کم مي کند. براي پرهيز از اين عوارض بايد عناب را مخلوط با داروهاي محرک نظير عسل خورد. اگر روزانه مقداري از آن را به همراه شکر ميل کنند پس از پنج روز سبب رفع خارش بدن مي شود. در استعمال خارجي ضماد برگ آن براي ترميم و تسريع در ترميم استخوان شکسته نافع است.
خواص: عرق عناب با طبيعت معتدل و مايل به رطوبي داراي تمام خواص ميوه و برگ و ريشهي خود مي باشد عرق عناب معتدل کنندهي اخلاط غليظ و مسهل اخلاط رقيق، رفع خشونت سينه، حلق و گرفتگي صدا و سرفه هاي خشک و تنگي نفس، و موجب تصفيهي خون مي باشد. عرق عناب ضد سرفه، درمان بي خوابي، آرام کننده اعصاب، تقويت عمومي بدن، مقوي معده و درمان خستگي و ضعف عمومي، کاهش دهنده تب و افزايش دهندهي شيرمادر و خروج اخلاط خوني توأم با سرفه از ريه است.
عرق کاسني
در کتب طب سنتي با نام هاي «هِندبا» کاسني تلخ، «کاسني وحشي» و «کاسني صحرايي» نام برده شده است. به فرانسوي Chicoree و به انگليسي Chicory گفته مي شود. گياهي است از خانوادهي Compositae جنس Cichorium که دو گونهي معروف آن که يکي بيشتر مصارف غذايي و سالاد دارد و ديگري مصرف طبي دارد کاشته مي شوند و نام علمي آن ها به ترتيب Cichorium endivia L. (کاسني آنديو) و دومي Cichorium intybus L. يا کاسني وحشي Chicoree Sauvage مي باشد.
خواص:
کاسني از نظر طبيعت طبق نظر حکماي طب سنتي تر و تازهي آن سرد و تر است و اجزاي گرم لطيفي نيز دارد که طبق نظر حکماي طب سنتي ايران با شستن برگ از بين مي رود به همين دليل است که توصيه مي شود برگ کاسني نبايد شسته شود و براي تهيهي جوشاندهي آن نَشسته آن مصرف شود، منتهي وقتي آماده شد صاف مي کنند بعد مصرف مي نمايند. از نظر خواص معتقدند که کاسني مسکّن حدّت حرارت خون و صفرا و تشنگي است.
کاسني وحشي اصطلاحاً الکسه تريک يعني عاملي است که مقاومت بدن را در مقابله با عفونت ها و مسموميت ها افزايش مي دهد.
عرق کاسني در ميان عرقيات گياهي از موقعيتي ويژه برخوردار است عرق کاسني طبيعت سرددارد و مقوي معده، تب بر، درمان بيماريهاي اعصاب، تقويت پوست، ضد کلسترول، تصفيهي خون، صفرابر، تسکين حرارت خون، تصفيهي کبد از سموم غذاهاي غيرمتعارف، ضد جوش صورت مي باشد. عرق کاسني را بايد به ميزان نصف نصف از مصرف با عرق شاهتره مورد استفاده قرار داد ميزان مصرف آن براي امراض کبدي و جوش هاي صورت يک ليوان از مجموع عرق کاسني و شاهتره در سه وعده قبل از غذا (صبح و ظهر و شب) يعني 5/1 ليوان عرق کاسني و 5/1 ليوان عرق شاهتره است که اين سه وعده قبل از غذا مصرف مي شود.
عرق گل کاسني
عرق گل کاسني مقوي معده، صفرابر، تصفيه کننده خون بوده و داراي ويتامين ث فراواني است و چنانچه روي لثه ها ماليده شود در رفع التهاب و خون ريزي لثه مفيد است.
عرق گل کاسني به عنوان اشتها آور در ضعف دستگاه گوارش، درمان قولنج هاي کبدي، نارسايي کبدي و اخلاط خوني استفاده مي شود. عرق گل کاسني در رفع عفونت مجاري ادراري موثر است و در برطرف کردن روماتيسم اثرات خوبي دارد. هم چنين استفاده از عرق گل کاسني براي کلسترول خون، خارش هاي پوستي، طراوت و شادابي پوست وجوش صورت توصيه مي شود.
«عرق گل کاسني» داراي طبيعت معتدل مي باشد و خواصي قوي تر از کاسني دارد. عرق گل کاسني موثر در تقويت اعصاب، ضد کلسترول و مفيد براي رفع چربي هاي زايد بوده و آن را به شدت کاهش مي دهد. تقويت کنندهي معده و مفيد براي تصفيه خون و يرقان و موجب تسکين حرارت خون است. مليّن، صفراآور، داراي آنتي اکسيدان قوي، ضد آب آوردگي، ضد انسداد دروني و ضد انسداد عروق و ضد تصلب شرايين و ترمبوز، ضد نقرس و مفيد براي تپش قلب، تقويت قلب، مفيد براي ورم گلو و کليه، تقويت بينايي، پسرشدن جنين، مفيد براي خارش هاي پوستي، اشتهاآور، مقوي هاضمه، ضد بلغم معده و روده، مفيد براي ورم حلق به صورت غرغره عرق آن با آب خيار چنبر مي باشد، ضد قند در ادرار، ضد ماليخوليا و بيماري کبدي است، براي اين منظور مي توانيد (خيساندهي آلو بخارا را در عرق معمولي کاسني صبح ناشتا ميل کنيد)
طرز مصرف:
براي کاهش چربي زياد و سرگيجه و تصفيهي خون و کنترل کلسترول و بيماري هاي کبدي 2 ليوان عرق گل کاسني و 2 ليوان آب را مخلوط کرده و به چهار قسمت تقسيم نموده 9 صبح، 1 بعد از ظهر، 5 بعد از ظهر و 9 شب ميل نماييد.
عرق کاکوتي
گياه کاکوتي به فرانسوي Ziziphore ناميده مي شود. گياهي است از خانوادهي نعنا Labiatae نام علمي آن Ziziphora Tenuior L. مي باشد. نام اين گياه به هندي Mishkatarelamashih است.
در فرهنگ شليمر براي گونه اي با نام علمي Ziziphora cristata نام «مشک طرامشيع» (Mechke thramechine) در ايران ذکر شده که احتمالاً از همان نام هندي گرفته شده است.
گونه ديگري از اين گياه نيز که چندساله است در ايران مي رويد، نام علمي آن Z.clinopodioides M. Bieb مي باشد که داراي خواص متفاوتي از گونه اولي مي باشد.
خواص:
عرق کاکوتي با طبيعت گرم خودمقوي معده، اشتهاآور، رفع سوء هاضمه، ضدعفوني کننده مجاري تنفسي، تقويت بينايي(بعد از غذا با نصف ليوان آب ميل شود)، ضد نفخ، ضد قارچ، درد مفاصل، سياتيک است. عرق کاکوتي همراه با عرق پونه ضد ويروس، و ضد سرماخوردگي و گلودرد و آنژين و آنتي بيوتيک نيرومند در ضدعفوني کردن مجاري تنفسي و برونشيت و گلو درد و حساسيت هاي فصلي است.
عرق کَلپوره
از جنس Teucrium گونهي ديگري نيز در ايران در مناطق جنوبي مي رويد که در بلوچستان و کرمان با نام «کَلپوره» و در بم و «چيت کاني» خوانده مي شود، نام علمي آن Teucrium stocksianum Boiss مي باشد. به زبان هندي نيز آن را کلپوره مي نامند.
خواص:
از اين گياه در بلوچستان ايران و درهندوستان براي رفع درد ناحيهي قلب استفاده مي شود. به علاوه تب بُر است و در موارد سرماخوردگي مصرف مي شود. در کرمان براي رفع ناراحتي هاضمه و دل درد مي خورند.
عرق کلپوره براي رفع اسهال و رفع دل درد و دل پيچه و ناراحتي هاي گوارشي، در موارد سرماخوردگي و ناراحتي هاي صدري و به عنوان تب بر مورد استفاده مي باشد.
عرق کرفس
کرفس وحشي درکتب فارسي با نام هاي «کرفس»، «کرفس الماء»، «کرفش» و «کرسب» آمده است. به فرانسوي Celeri sauvage , Ache و به انگليسي Wild celery و Tape grass گفته مي شود. گياهي است از خانوادهي Umbelliferae نام علمي آن Apium graveolens L. مي باشد.
کرفس وحشي از نظر طبيعت طبق راي حکماي طب سنتي گرم و خشک است. ريشهي آن سياه رنگ با ريشک هاي دراز باريک که کلاً مصرف مي شودو از نظر خواص دارويي از ساير اعضاي آن قوي تر است و پس از آن تخم آن که از نظر خواص دارويي از ساير اعضاي آن قوي تر است و پس از آن تخم آن که از نظر خواص در درجهي بعدي قرار دارد استفاده مي شود. در مورد خواص آن معتقدند که خوردن آن براي نفس تنگي، درد پهلو، سکسکه، رفع قي و دل پيچه و درد شکم مفيد است. محرک اشتها و نيروي جنسي مي باشد.
عرق کرفس که از برگ و ريشه و در برخي موارد از تخم کرفس استحصال مي گردد داراي مجموعهي خواص ياد شده مي باشد. عرق کرفس، ضد روماتيسم، درد مفاصل، بواسير، استسقا و موجب تصفيهي خون و شستشوي کليه و مثانه و بازکننده عادت ماهيانه، مقوي و ضد قند و ناراحتي هاي قلبي و ضدچاقي است.
حضرت رسول اله (ص)
کرفس بخوريد که آن غذاي الياس و سيع و يوشع بن نون بوده است.
در مورد کرفس روايت شده که موجب تقويت حافظه و از بين برنده جنون، جذام و پيسي مي شود.
عرق کيالک
به فارسي در مناطق غيرجنگلي ايران معمولا «زالزالک» و در مناطق جنگلي به طور کلي «وليک» و بسته به رنگ ميوهي «سرخ وليک» و «سياه وليک» گفته مي شود. ولي نام محلي آن در هريک از مناطق کشور متفاوت است از جمله در لاهيجان «کُمار»، در رامسر و شهسوار «کِجيل»، در ديلمان و رودسر «مارِخ»، در گرگان و بعضي نقاط بختياري «ولک، بلک و ليک» در شهسوار «کُت کُتي»، در اطراف تهران و همدان واصفهان «گوچ»، در خلخال و آذربايجان «گيچ، يِميشان»، در باختران و همدان و پشتکوه «گِويچ»، در سردشت «گيويژ، گوژ و گويشک»، در فارس «کيالک» و در ارسباران «آت گُتي» نام برده مي شود.
در کتب سنتي با نام هاي «خفچه» ، «زعرور الادويه» نام برده شده و در بعضي کتب هم «تفّاح بَرّي» آمده است. به فرانسوي Aubedpine و blanche Epine و به انگليسي Maytree و Thornapple tree و White thorn گفته مي شود. درختچه اي است از خانوادهي Rosaceae از جنس Crataegus.
عرق کيالک که همان عرق زالزالک مي باشد داراي کليه ي خواص ياد شده مي باشد. عرق کيالک طبيعت خنک دارد و در تنظيم فشارخون، تشنجات عصبي، جلوگيري از چاقي، سرگيجه، تپش قلب، اضطراب، تنظيم و تصفيهي دستگاه گردش خون، رفع بدخوابي، جلوگيري از سخت شدن ديوارهي رگ ها، ناراحتي هاي گوش واحساس صداي مبهم نقشي درمان کننده دارد. ميزان مصرف آن سه تا چهارفنجان در طول شبانه روز و استفاده از آن قبل از غذا مجاز مي باشد.
عرق برگ گردو
در کتب سنتي با نام عربي آن «جوز» نام برده مي شود. به فرانسوي Noix و به انگليسي Walnut مي گويند. ميوهي درختي است به نام درخت گردو که به فرانسوي درخت آن را Noyer cimmun و Coyer و به انگليسي Walnut tree مي نامند. گياهي است از خانوادهي Juglandaceae نام علمي آن Juglans regia L. مي باشد.
عرق برگ گردو داراي خواص درماني است اين عرق گياهي در کاهش بيماري قند، و درمان التهاب ورم مفاصل و کاهش کلسترول و تري گليسريد و تنظيم فشارخون نقش موثري دارد.
عرق گزنه
به فارسي «گزنه» و در کتب طب سنتي با نام «اَنجُرَه» و «نبات النّار» نام برده مي شود. نام محلي آن در گيلان در شمال ايران «هرتيکه» است. به فرانسوي Ortie و به انگليسي Nettle گفته مي شود. گياهي است از خانوادهي Urticaceae و داراي گونه هاي متعددي است.
گزنهي درشت
به فارسي «گزنه» و «گزنهي دو پايه» و درکتب طب سنتي با نام «انجرهي کبير» و عربي آن «قُرَيص» آمده است.
طبق توصيخ سازمان نظارت بر خوراک و دارو در آمريکا به استثناي زنان باردار، مادران شيرده، کودکان کمتر از دو سال و اشخاصي که از ساير انواع داروهاي مدر استفاده مي کنند، مصرف گزنه براي بقيهي اشخاص در حدّ مجاز بلامانع است مشروط بر اين که زير نظر متخصص و پزشک عمل شود.
خواص: عرق گزنه داراي تمام خواص درماني برگ گياه گزنه مي باشد. اين عرق گياهي که نتيجهي استحصال تقطير برگ هاي گزنه است، مقوي اعصاب و قلب، دفع کنندهي خلط خوني، کاهش دهنده قند خون، درمان عفونت هاي پوستي، زيادکنندهي استحکام لثه ها و ازدياد شيرمادر، تنظيم کننده اعمال پروستات مي باشد. ميزان مصرف آن سه فنجان در شبانه روز و قبل از صرف غذا است.
عرق يونجه
عرق يونجه داراي خواص درماني فراوان است. مصرف عرق يونجه موجب تقويت عمومي بدن، تقويت اعصاب، تقويت و استحکام استخوان ها، جلوگيري از رعشه، لقوه و مخصوصاً لرزش دست ها و لرزش اعضا(پارکينسون)، جلوگيري از خون ريزي به علت داشتن ويتامين C، مفيد براي رشد اطفال و زيادکننده شيرمادر، مفيد براي چاق شدن افراد نحيف و لاغر مي باشد. عرق يونجه به علت داشتن مادهي ساپونين در ترک اعتياد بسيار موثر است. عرق يونجه در بازار تجارت به نام عرق اسپست ناميده مي شود.
عرق گشنيز
در کتب طب سنتي با نام «کُزبُره» و «جَلجَان»(گشنيز خشک) آمده است. به فرانسوي Coriandre و Coriandre Cultive (گشنيز مزروع) و به انگليسي Coriander و Coriander seed «تخم گشنيز» ناميده مي شود. گياهي است از خانوادهي Umbelliferae نام علمي آن Coriandrum sativum L. مي باشد. در آمريکا به برگهاي گشنيز Cilantro مي گويند.
خواص: تخم و عرق گشنيز مفرح و مقوي دماغ و قلب است، خفقان و وسواس را رفع مي کند و براي معده مفيد است. هم چنين اسهال و سيلام اسپرم را بند مي آورد و براي زخم هاي مجاري ادرار مفيد است.
عرق گل گاوزبان
به فارسي «گاوزبان» و «ديم هاج» و در کتب طب سنتي بانام هاي «لسان الثور» و «ديمهاج» نامبرده مي شود. به فرانسوي دو گونه از آن را با نام هاي Bourrache و Buglosse مي نامند. اين دو گونه داراي خواص مشابهي هستند و به انگليسي به انواع اين گياه Anchusa , Ox-tongue و Bugloss Borage مي گويند. گياهي است از خانوادهي Boraginaceae که Borraginaceae نيز نوشته مي شود. گونه هاي مختلفهي آن با نام گاوزبان در طب سنتي مستعمل است.
عرق گل گاوزبان داراي طبيعت گرم و خواص بسيار مفيد در تصفيهي خون، تنظيم و تقويت کننده کبد و برونش ها در موارد سرماخوردگي، زکام، تسکين سرفه وانواعي از استسقا، تقويت قلب و رفع گرفتگي هاي قلبي- عروقي، ضد وسواس و ماليخوليا، خشونت در گلو و سينه، تنگي نفس، رفع يرقان، سنگ کليه و مثانه و خاصيت مدّر بودن منافع زيادي دارد.
عرق گل سرخ(گلاب)
در کتب طب سنتي «ورد احمر بستاني» نام برده مي شود. به فارسي انواع آن را «گل سرخ» و نوع خيلي معطر آن را «گل محمدي» گويند. به فرانسوي Rose de France و Rose de province و به انگليسي French rose و Red rose گفته مي شود. گياهي است از خانوادهي Rosaceae، نام علمي آنRosa gallica L. مي باشد.
گلاب يا ماء الورد
گلاب از نظر طبيعت مرکب القوي ولي مايل به سردي است، خواص آن مقوي قلب و دهانهي معده است. خوردن آن براي رفع عوارض حادث از زکام و خونروي از سينه، خشونت سينه، خفقان گرم، درد معده، روده ها، دل پيچهي سرد و گرم، درد کبد و طحال مفيد است. بو کردن و ماليدن آن براي سردردهاي گرم و درد چشم مفيد است و اگر با قرنفل مخلوط شود براي سردردهاي سرد و ناراحتي هاي سرد نافع است. در بيني گرفتن آن براي تقويت دماغ، حواس، ايجاد نشاط، تقويت دل، رفع خماري، بي هوشي و خفقان مفيد است و براي زکام مضر است، براي نيروي جنسي مضر است و موي سر را سفيد مي کند. از اين نظر، بايد با نبات و جلّاب خورده شود.(جلاّب يک نوشيدني لذت بخش مقوي و ضد افسردگي است که خواص آن در انتهاي همين مجموعه آمده است.)
گل قند
غنچهي گل سرخ ساييده شده 10 واحد، گلاب 20 واحد، قند سفيد ساييده شدهي نرم 65 واحد و گليسيرين 5 واحد، ساييدهي گل را باگلاب مخلوط کرده 3-2 ساعت مي گذارند بماند بعد قند و گليسيرين را به آن مي افزايند و به دقت مخلوط مي کنند. اين گل قند از داروهاي گياهي قابض است. مقدار خوراک آن متفاوت مي باشد و ممکن است در موارد مختلف و در سنين متفاوت از 40-20 گرم باشد.
عرق مرزنجوش
به فارسي «مرزنگوش» و «مرزنجوش» و در کتب طب سنتي با نام «مرزنجوش» و «سرمق» نامبرده مي شود. به فرانسوي Marjolaine و Marjolaine des jardins و به انگليسي Sweet marjoram و Knotted marjoram گفته مي شود.
گياهي است از خانواده Labiatae نام علمي آن Origanum majorana L. است. اين گياه را به هندي مروا Murwa مي نامند.
توضيح: در فارسي مرو خوشبو که معمولا تخم آن مورد توجه است به گياه ديگري از جنس Salvia به نام Salvia macrosiphon مي گويند که در اغلب مناطق ايران مي رويد.
عرق مرزنگوش
با طبيعت گرم خود، داراي تمامي خواص گياه مرزنگوش مي باشد. عرق مرزنگوش، بازکنندهي انسداد و گرفتگي هاي مغزي و درمان برخي سردردهاي سردبلغمي و سوداوي، مفيد براي لقوه، ماليخوليا، صرع و نوشيدن دم کرده و عرق آن مفرح و مفيد براي دردهاي آنژين و دوپو آترين(دردهاي قفسهي سينه) ، و براي سرفه، تنگي نفس، خفقان و دردهاي قلبي وتحليل غذا و ضد نفخ و گاز و بادهاي ناشي از نفخ غذاها، تسکين دل پيچه، رفع استسقا، سختي در تخليهي ادرار و حيض نافع است. در افزايش ترشح شيرمادر، در درمان آسم، فلج و هيستري موثر و مفيد مي باشد.
عرق مرزه
در کتب طب سنتي با نام هاي «مرزه»، «صعتر»، «ايشن»، «اوشن»، «اويشن شيرازي» و به عربي «ندع» و به ترکي «کَلکَليک» ناميده مي شود. به فرانسوي Sarriette و Sarriette des jardins و به انگليسي Savory و Annual Savory گفته مي شود. گياهي است از خانوادهي (Labiatae) نام علمي آن Satureia hortensis L. مي باشد.
نکته: مرزه در بعضي موارد عوارضي در ريه ايجاد مي کند که در صورت بروز عوارض جانبي، براي رفع آن کمي سرکه خورده شود.
خواص: عرق مرزه با طبيعت نسبتاً گرم داراي خواص فراواني است، ضد نفخ، اشتهاآور و موثر در تقويت جنسي، عرق مرزه اگر با آب انجير خورده شود براي سرفه، تنگي نفس و درخشاني رنگ چهره اثر مفيد و درماني دارد. همراه با آب کرفس براي خرد کردن سنگ مثانه و سخت ادراري بسيار مفيد است و رفع ترشي غذاي فاسد شده در معده و جلوگيري از استفراغ و درد قلب مفيد است.
عرق ميخک
به فارسي «ميخک» گفته مي شود و در کتب طب سنتي با نام هاي «قرنفل» و «قرنفول» آمده است. به فرانسوي Giroflier و به انگليسي Clove tree ناميده مي شود. گياهي است از خانوادهي Myrtaceae، نام علمي آن Syzygiumaromaticum (L.) Merr & Perry است که از طرف گياه شناسان مختلف نامگذاري شده است.
کلمهي Clove از لغت Clou فرانسوي منشاء مي گيرد و يا بالعکس.
Clou به معناي ميخ است، زيرا غنچه هاي خشک شدهي اين درختچه که مصرف طبي و ادويه اي دارد به شکل ميخ کوچک است. زيرا غنچه هاي خشک شدهي اين درختچه که مصرف طبي وادويه اي دارد به شکل ميخ کوچک است. طول هر غنچه در حدود 5/1- 1 سانتي متر است. غنچه هاي درخت ميخک بي درنگ پس از بازشدن غنچه ها يعني قبل از اين که رنگ خاکستري و ارغواني آن به رنگ قرمز تيره تبديل شود، بايد چيده و خشک شود.
طرز تهيه عرق ميخک
ميخک نرم ساييده شده يک واحد، برگ گل سرخ ساييده شده 5/1 واحد، برگ گاو زبان نرم ساييده 5/1 واحد، همه را در گلاب 24 ساعت بخيسانند و پس از آن، آنرا تقطير نمايند و به قدر احتياج بنوشند، براي تقويت اعضاي داخلي، معده، کبد، هاضمه و رفع بادها، سموم وتعديل اخلاط و بيماري هاي سرد بسيار نافع است.
طرز تهيه نوشابه طبي عرق ميخک
(روغن غيرصنعتي و خانگي) ، ميخک ساييده يک واحد، آب انارين (انار ترش و شيرين) 16 واحد، ، عسل يک واحد، در شيشه کنند و سر آن را بسته در محل گرمي بگذارند و پس از يک هفته بيرون آورند آمادهي مصرف است و اگر آن را با شکر مخلوط کرده قوام آورند شربت آن براي امراض سرد بسيار نافع است.
خواص: عرق ميخک داراي جميع خواص غنچه ميخک را دارد براي تقويت عمومي بدن و رفع انسدادها و گرفتگي مغزي، مفيد براي فلج، لقوه، سکته و امراض سوداوي و اعصاب و رفع وحشت و وسواس نافع است.
عرق نعنا
در برخي از کتب طب سنتي با نام هاي «نعناع» و «نعنع» نامبرده شده است. به فرانسوي Manthe و به انگليسي Mint ناميده مي شود. گياهي است از خانوادهي Labiatae داراي گونه هاي مختلفي است و نام علمي و مشخصات گونه هاي معروف آن از نظر اسانس گيري و دارويي مصارف وسيعي دارند عبارتست از:
1- نعنا فلفلي که به فرانسوي Menthe poivree و به انگليسي Peppermint گفته مي شود. نام علمي آن Mentha piperata L. و داراي دو گونه سياه و سفيد است. سياه آن داراي گل هايي به رنگ قهوه اي و سفيد آن گل هايش سفيد رنگ است. نعنا فلفلي از نظر اسانس نعنا داراي الکلي است به صورت بلورهاي بي رنگ به نام مانتول که در عطرسازي و شيريني سازي و در موارد ناراحتي هاي بيني در اثر سرماخوردگي به سبب خاصيت خنک کننده اي که در مخاط دارد کاربرد دارد. برگها متقابل، بيضي، نوک تيز، بادمبرگ، کمي پوشيده از کرک. ساقه 4 گوش به رنگ قرمز مايل به بنفش.
2- نعناي سبز که به فرانسوي Menthe verte و به انگليسي Spearmint گويند. نام علمي آن Mentha viridis L. مي باشد و در ايران در آذربايجان نزديک تبريز و در بلوچستان به طور خودرو مي رويد. برگها سبز تيره بدون دمبرگ بدون تار.
3- Mantha Spicata L که عده اي از گياه شناسان آن را در رديف Mentha viridis مي دانند. به انگليسي Spearmint گفته مي شود. گونه اي از آن به نام علمي Mantha Spicata Viridis L. نيز در آذربايجان در اطراف تبريز و در بلوچستان M. viridis مي رويد.
4- پونه که به فرانسوي Mentha pouliot و در کتب طب سنتي با نام پودنه آمده است. نام علمي آن Mentha pulegium L. مي باشد. ساقهي استوانه اي به بلندي 50-10 سانتي متر، برگ ها بيضي نوک تيز با دندانه ريز يا بي دندانه با گل هاي گلي يا بنفش.
در ايران به طور وحشي در قسمت هاي مختلفهي گيلان مي رود و گونهي ديگر به نام Mantha sylvestris را که نزديک به آن است پونهي کوهي مي نامند.
5- Mantha aquatica L. که به فرانسوي Manthe aquatique ناميده مي شود در سرتاسر شمال ايران و ساير مناطق به حالت خودرو مي رويد.
6- Mentha arvensis L. که در بلوچستان به حالت خودرو ديده مي شود و واريته اي از آن به نام Mentha aruensis Var Piperascens در مساحت وسيعي در ژاپن، تايوان، برزيل، استراليا و آمريکاي شمالي به منظور تهيه مانتول کاشته مي شود.
خواص: عرق نعناع(طبيعت گرم دارد)، بادشکن، ضدتشنج، درمان کنندهي بواسير، چنگ زدن معده، دل پيچه، سکسکه، رفع اسهال، استفراغ، مليّن، ضدعفوني کننده، درمان امراض قلبي و تنفسي و اشتها آور و ضدنفخ و ضد ترشي معده است.
عرق هوفاريقون
در کتب سنتي «هوفاريقون»، «داذي رومي»، «گل راعي» و «قوريون» و به فارسي «علف چاي» ، «گل هزارچشم» و «چاي کوهي» نام برده مي شود. به فرانسوي آن را Millepertuis officinal و Millepertuis common و Herbr de la saint-jean و به انگليسي Hypericum و Hard hay و St.Hohn,s نامند. گياهي است از خانواده Hypericaceae نام علمي آن Hypericum Perforatum L. مي باشد.
عرق هوفاريقون: (علف چاي)
خواص: طبيعت آن گرم و خشک است. آنتي بيوتيک طبيعي و قوي و ضد باکتري، قارچ و مفيد براي تب، سوء هاضمه، ورم ، ضد جوش و يک آنتي بيوتيک قوي براي کل بدن مي باشد. به خصوص بعد از جراحي «عرق هوفاريقون» همراه با «عرق زنبق» به نسبت سه به يک(3 ليوان عرق هوفاريقون و يک ليوان عرق زنبق ترکيب شود و صبح ناشتا يک ليوان با کمي عسل و شب يک ليوان ميل شود.)
براي درمان کيست رحمي، فيبروم رحمي، ترشحات زنانه، سنگ کليه، ناراحتي کبد و صفرا و ناراحتي و تپش قلب، کوليت، خونريزي، ورم روده مفيد و موثر مي باشد.
«عرق هوفاريقون» به تنهايي براي اگزما، کهير، آرتروز و افزايش گلبول قرمز و اکسيژن گيري بسيار مفيد است. (يک ليوان صبح و يک ليوان عصر) اگر «عرق زنبق» به نسبت 4 ليوان و عرق هوفاريقون يک ليوان با يکديگر ترکيب شوند و روزي سه ليوان از آن ترکيب صبح و ظهر و شب (ناشتا و قبل از غذا) ميل شود براي ناراحتي هاي قلبي- عروقي و سنگ کليه و مثانه و پروستات بسيار مفيد و درمانگر خواهد بود.
«عرق هوفاريقون» براي کاهش اشتها و جلوگيري از چاقي مفيداست. براي اين منظور يک قاشق عسل خالص و طبيعي را صبح ناشتا در آب جوش حل کرده ليوان آب جوش و سپس يک استکان هوفاريقون را به آن اضافه کرده و ناشتا ميل نماييد. اشتها را کم مي کند و از چاقي جلوگيري مي کند.
«عرق هوفاريقون» مفيد براي درمان سوء هاضمه، سياتيک(40 روز شربت آن)، درمان فلج، بواسير، سرماخوردگي، اسهال، انگل، افسردگي، افزايش نيروي جنسي، رفع سخت ادراري، انسداد کبدي، ترش کردن، نرم کنندهي عروق، سينوزيت، تعادل عصبي، راه رفتن در خواب، حافظه، گاز روده، ميگرن، کم خوني دختران جوان که باعث تاخير در قاعدگي آنها مي شود، درمان خستگي، صرع، هيستري، ماليخوليا و ايدز بوده و به تقويت حافظه سالمندان و درمان آلزايمر کمک مي کند. ضمناً داروي هايپيران عصاره گياه هوفاريقون بوده که براي درمان سردرد و ميگرن مورد استفاده است.
عرق ضد ميگرن(قلب و ميگرن و عروق)
اين عرق ترکيبي است از هوفاريقون و چند عرق متسع کنندهي عروق قلبي و مغزي که قلب و مغز را جلا مي بخشد و موجب فعاليت آزاد و سهل و آسان جريان خون در رگ ها و در نتيجه بهبود ميگرن مي گردد.
طرز مصرف:
سه ساعت به سه ساعت يک ليوان مصرف شود و اين وضعت تا دو ماه ادامه داشته باشد. کم کم مدت ابتلا به ميگرن را کاهش داده و درد ميگرن را از روز به هفته و از هفته به ماه و سپس ميگرن را براي هميشه برطرف مي سازد.
درمان بيماريها در پرتو ترکيب عرقيات گياهي
(نسخه هاي شفابخش با عرقيات گياهي)
عرقيات گياهي هريک به تنهايي مي تواند منشاء اثرات درماني براي چندين عارضه و بيماري باشد. ميزان تاثير آنها در رفع اختلالات و بيماري ها بستگي به خلوص، سلامت و غلظت عرقيات گياهي دارد. اما گاهي شرايط اقتضا مي کند براي درمان موثر، چند عرق گياهي با هم ترکيب شوند که اثراتي به مراتب شديد و قوي تر خواهند بخشيد.
در فرمول هاي ذيل، عرق هاي گياهي ترکيبي در درمان بيماري هاي راهنماي خوبي براي علاقمندان گياه درماني است. مصرف درست و به موقع اين ترکيبات در بهبود و درمان بيماري ها در بسياري از هزينه هاي بي مورد درماني صرفه جويي و موجب کاهش بيماري ها و ديگر عوارض جانبي خواهد گرديد.
عرق هاي گياهي کم کننده (نفخ)
الف) عرق ترکيبي اترج:
ترکيبات: 5/1 ليوان عرق اترج، 1 استکان عرق آويشن، 1 ليوان آب، 1 استکان عرق زيره،
روش تهيه و مصرف عرق:
عرقيات فوق را درون يک پارچ ريخته و خوب هم بزنيد. سپس آب را نيز به آن اضافه کرده و روزي دو مرتبه (ناهار و شام) هر مرتبه نصف استکان آن را نيم ساعت بعد از صرف غذا ميل کنيد.
ب) عرق ترکيبي مرزه:
ترکيبات: 1 استکان عرق مرزنجوش، 1 استکان عرق رازيانه، 1 ليوان آب، 5/1 استکان عرق مرزه.
روش تهيه و مصرف عرق:
روش تهيهي اين عرق شبيه روش تهيه عرق ترکيبي اترج است.
ج) عرق ترکيبي زنيان
ترکيبات: 2 استکان عرق زنيان، 1 قاشق مرباخوري پودر زنيان، 1 استکان عرق نعناع، کمي پودر دارچين، 2 ليوان آب.
روش تهيه و مصرف عرق: روش تهيه اين عرق شبيه تهيه عرق ترکيبي اترج است.
د) چهار عرق گرم:
ترکيبات: 1 استکان عرق کاکوتي، 1 استکان اکليل کوهي، 1 استکان عرق نعناع، 1 استکان عرق باديان(رازيانه)، 5/1 ليوان آب.
هـ) عرق ترکيبي سوسنبر(نعناع فلفلي)
ترکيبات: نصف استکان عرق برگ ريحان، نصف استکان عرق آويشن، 5/1 استکان عرق سوسنبر، نصف استکان عرق گلپر.
روش تهيه و مصرف عرق: روش تهيه اين عرق شبيه روش تهيهي عرق ترکيبي اترج است.
و) عرق ترکيبي دارچين زنجبيل:
ترکيبات: 1 استکان عرق زنجبيل، 1 استکان عرق دارچين، 5/0 استکان عرق ترخون، 5/1 ليتر آب
روش تهيه و مصرف عرق: روش تهيه اين عرق شبيه روش تهيه عرق ترکيبي اترج مي باشد.
بازشدن جريان خون قاعدگي:
ترکيبات: نصف ليوان عرق سوسنبر، يک چهارم ليوان عرق زيره، يک چهارم ليوان عرق انيسون، يک چهارم ليوان عرق رازيانه، يک چهارم ليوان عرق بومادران، کمي شکر.
عرقيات فوق مخلوط شود. صبح و ظهر و شب بعد از غذا يک استکان در هر وعده ميل شود.
بي خوابي و تقويت قلب:
ترکيبات: نصف ليوان عرق بيدمشک، نصف ليوان عرق بهارنارنج مخلوط شود و يک ساعت قبل از خواب ميل شود.
اختلالات تنفسي
ترکيبات: يک سوم ليوان عرق رازيانه، يک سوم ليوان عرق شيرين بيان، يک سوم ليوان عرق پونه مخلوط شود. در هر وعده بعد از ناهار و شام نصف ليوان ميل شود.
ترشي و نفخ معده
ترکيبات: نصف ليوان عرق زيره، نصف ليوان عرق رازيانه، مخلوط شود و بعد از ناهار و شام در هر وعده نصل ليوان ميل شود.
بيماري هاي کبدي و پوستي
ترکيبات: سه استکان عرق کاسني، سه استکان عرق شاهتره مخلوط شود.
صبح و ظهر و شب قبل از غذا در هر وعده يک استکان ميل شود.
مصرف دوبار در روز(صبح و عصر) يک استکان به ميزان يک قاشق مرباخوري ترنجبين را در آن خيس کنيد پس از ته نشين شدن گل و خاک، آب ترنجبين ميل شود.
بي خوابي و ريزش مو
ترکيبات: نصف ليوان عرق بهارنارنج، نصف ليوان عرق تارونه مخلوط شود. يک ساعت قبل از خواب ميل شود.
بيماري هاي قلبي و تپش قلب
ترکيبات: نصف ليوان عرق سنبل الطيب، نصف ليوان عرق گل گاوزبان مخلوط شود. صبح و ظهر و شب بعد از هر وعده غذا ميل شود.
سنگ کليه و نقرس
ترکيبات: يک ليوان عرق خارخاسک، يک ليوان عرق اسطوخودوس، يک ليوان عرق خارشتر، مخلوط شود. صبح و ظهر و شب قبل از غذا در هر وعده نصف ليوان و بعد از غذا نصف ليوان ميل شود.
درمان با سکنجبين ها
تب هاي شديد وتند و استسقاي گرم مفيد است.
تخم خيار 70 گرم، تخم خربزه 70 گرم، تخم کاسني 70گرم و تخم کرفس 20 گرم، همه را مخلوط و نيم کوب کرده و در مقداري حدود 750 گرم سرکه 24 ساعت بخيسانند و سپس جوشانده و صاف کنند و هم وزن کل مخلوط شکر به آن اضافه کنند و در مقابل هر 500گرم از مجموع 40 گرم آب خيار تازه در آن ريخته و بجوشانند و کف آن را بگيرند.
رفع انسداد کبدي و طحال خوب است و مدر است و براي انواع تب ها و استسقا
طرز تهيه: تخم کاسني 10 گرم، تخم رازيانه 10گرم، تخم کرفس 10گرم، تخم خيار 16 گرم، مغز تخم خربزه 16 گرم، پوست ريشه کاسني 16 گرم و پوست ريشه رازيانه 16گرم. مجموع را نيم کوب و در 5/1 ليتر آب و 750 گرم سرکه انگوري کهنه 24 ساعت بخيسانند و سپس با آتش ملايم بجوشانند تا 500 گرم بماند، آن را صاف نموده با 3 کيلوگرم قند مخلوط کرده و بجوشانند تا قوام آيند.
تقويت معده و کبد وافزايش اشتها، کمک به هاضمه، رفع انسداد کبد و تقويت دورهي نقاهت
آب به رسيده شيرين معطر اصفهان يک واحد، نبات يک واحد، سرکه انگوري واحد.
اين مواد را با هم مخلوط کرده با آتش ملايم بجوشانند تا قوام آيد. به جاي نبات ممکن است از عسل خالص استفاده شود. مقدار خوراک هر بار 60 گرم است.
تقويت معده گرم و رفع آشفتگي و قي و اسهال و صفراوي و براي قطع عرق زياد
آب به شيرين و به ترش از هريک به طور مساوي يک واحد، سرکه انگوري يک واحد، شکر يک واحد. اين مواد را با هم مخلوط کرده با آتش ملايم قوام آورند. مقدار خوراک هر بار 60 گرم است.
تقويت معده و کبد و قلب و افزايش اشتها و رفع آشفتگي و قي:
آب به شيرين 250 گرم، سرکه انگوري کهنه 130 گرم، گلاب 130 گرم، آب ليمو ترش ساده 130 گرم، شکر 3 کيلوگرم. اين مواد با هم قوام آورده شود. مقدار خوارک هر بار 60 گرم است.
ملين مزاج براي درد کبد و باز کردن انسداد
ريوند چيني 160 گرم، تربد سفيد 80 گرم، غاريقون سفيد 80 گرم، بسفايج 80گرم، تخم کاسني 80 گرم و زنجبيل 12گرم، مجموع را نيم کوب کرده در 5 کيلوگرم آب بجوشانند تا يک چهارم آن کم شود و سه چهارم بماند. سپس 3 کيلوگرم شکر و 500 گرم سرکه داخل آن نموده بجوشانند تا قوام آيد. ميزان مصرف هر بار 60 گرم.
کنترل سياتيک:
دانه هاي سيز 180 گرم، سرکه کهنه انگوري 500 گرم و قند ساييده 750 گرم.
سير را خرد کرده با 250 گرم سرکه به مدت چهار روز در ظرف بلوري بخيسانند و با فشار صاف کنند. مابقي سرکه را پس از صاف کردن روي تفاله باقي مانده مي ريزند و پس از 4 روز آن را مجدداً صاف کنندو دو صاف کرده را مخلوط کرده سپس قند ساييده را به آن اضافه مي کنند تا حل شود. مقدار خوراک از اين سکنجبين 20 تا 30 گرم در روز است.
باز کردن انسداد عروق و تسکين حرارت معده و قلب نافع است و تب هاي صفراوي را کاهش مي دهد و اشتهاآور و مدر است وسردردهاي گرم.
750 گرم زرشک تميز را در آب آن را گرفته و يک کيلوگرم شکر به آن اضافه کنند و بجوشانند و با قدري سفيده تخم مرغ کف آن را کاملاً بگيرند و پس از صاف شدن از آتش گرفته و بگذارند که رسوبات شکر ته نشين شده آن را صاف کنند و دوباره در ظرفي ريخته و 100 گرم سرکهي انگوري کهنه و 5/1 کيلوگرم آب به آن اضافه کرده بجوشانند تا قوام آيد. مقدار خوراک هر بار 60 گرم است.
شربت گواراي طبي جلاب
خواص
تقويت عمومي بدن و نشاط آور، خصوصاً تقويت کنندهي قلب واعصاب و معده و کبد و پاک کنندهي کليه و مثانه از ريگ و شن
محتوي زعفران، گلاب و شکر
جلاب معرف گلاب است که در حقيقت شربت نبات و گلاب و زعفران است و اشربه اي است که در ترکيبات دارويي ذکر يافته است. طرز تهيه جلاب عبارت است از شکر يانبات سفيد 3 کيلو همراه 9 کيلو گلاب خالص که با آتش ملايم بجوشانند و کف روي آن را جمع کرده، آن قدر بجوشد تا 6 کيلو شود. سپس 5/3 گرم زعفران خالص را با گلاب حل کرده به شربت اضافه مي کنيم.
طبيعت آن: معتدل مايل به گرمي است خون جيّد(پاک و پاکيزه) از آن حاصل مي شود که مي توان بعد از فصد و حجامت و جراحي و درمان کم خوني به مدت 14 روز يک قاشق غذاخوري به همراه عرق مناسب و داروها تجويزشده مصرف نمود در تمام مراحل عمر و در همه شهرها و در همه زمان ها مي شود آن را مصرف کرد.
بيماري هاي سوداوي و شکستگي استخوان، سرطان، خشکي خلط مفيد بوده و ضد آسم، تب بر، ملين، منضج، مقوي اعضاي رئيسه بدن، مفرح و ... مي باشد و تاثير خوبي در درمان بيماري ها داشته است. جلاب مصلح گلاب، صندل و سکنجبين است. مضر بيماران ديابتي و اسهال و زنان باردار مي باشد.
حکيم سيد اسماعيل جرجاني در کتاب ذخيره خوارزمشاهي صفحه 151 سطر 20 مي فرمايد: جلاب معده، سينه، و حلق، شش، سوختن مثانه را سود دارد و آواز را صاف کند و هر کجا که به نرمي حاجت آيد سود دارد و خداوندان اسهال را و زحير را و خداوندان بواسير را زيان دارد.
حکيم محمد مومن حسيني در کتاب تحفهي حکيم مومن صفحه 1082 مي فرمايد: جلاب جهت تب ها و تشنگي و حرارت معده و جگر و حصبه و آبله و تب دق و تب هاي حاره که با سرفه باشد و جهت تقويت آلات تنفس نافع و ملين طبع و منضج و مقوي اعضاء مدّربول و عرق و جهت اورام احشاء مفيد است. شکر سفيد يک جزء و آب باران سه جزء و عرق بيدمشک دو جزء و گلاب سه جزء و به قوام آورند و اگر سرد و تر خواهند عرق بيد و نيلوفر از هريک دو جزء اضافه کنند.
نوعي ديگر: منقول از کامل و قانون، شکر يک جزء و آب باران دو جزء و گلاب سه جزء به قوام آورند.
با توجه به اثرات مفيد جلاب در درمان بيماري ها و سهولت تهيهي آن پيشنهاد مي شود که شربت جلاب از عطاري هاي معتبر خريداري شود، يا به صورت خانگي تهيه شود و به عنوان يک نوشيدني مقوي (energic drink) در رژيم غذايي خانواده جاي بگيرد.
سخني در مورد ميزان ونحوه مصرف عرقيات
گاهي سوال مي شود آيا مزاج ها و طبايع آدمي، لزوما بايد منطبق با طبيعت عرقيات گياهي باشد و حداقل آيا عرقيات گياهي تا حدودي بايد در راستاي طبيعت گرم، سرد و يا معتدل افراد باشد يا خير؟
پاسخ روشن است: براي رسيدن به عرصهي اعتدال مزاج حتما بايد رعايت اصول انطباق طبايع عرقيات را با طبايع ومزاج افراد نمود. اساساً ميزان و مقدار مصرف عرقيات در افراد مختلف از زن و مردو کودک از مهمترين شاخصه هاي تاثير و تاثر عرقيات گياهي است. در اين بخش که تحت عنوان نسخه هاي کاربردي- درماني گياهان دارويي و عرقيات گياهي مطرح و بيماري ها و عوارض گوناگون با فرمول هاي گياهان دارويي پيشنهاد شده، ذيل گياهان ترکيبي دارويي، عرقيات درماني همان بيماري نيز پيشنهاد و جهت تقويت مراحل درمان توصيه گرديده و مقدار و نحوهي مصرف آن (قبل يا بعد از غذا) نيز درج شده است.
نکته ي مهم در نظر گرفتن طبع و مزاج افراد است به اين معنا که در عرقيات پيشنهاد شده جهت کمک درمان، چنانچه طبع فردي گرم باشد بايد سعي نمود از عرقيات با طبيعت سرد يامعتدل استفاده شود تا اعتدال و تعديل مزاج فرد حاصل آيد و عرق گياهي با طبع مثلا گرن به طبع گرم فرد که داراي طبع گرم است، آتشين نسازد، امام صادق عليه السلام پيشواي ششم دنياي اسلام مي فرمايد: ما اهل بيت رسالت در استفاده و بهره گيري از مواهب و نعمت هاي الهي به شيوهي اعتدال عمل مي نماييم، گرمي را با سردي و سردي را با گرمي پاسخ مي گوييم و همواره جانب اعتدال را رعايت مي کنيم. مثلا حضرت خود در مصرف خرما پس از خوردن آن خيار يا انار در جهت اعتدال گرمي يا کالري زياد خرما، بهره مي جستند و افراد را به تنظيم و رعايت اصول تعديل و اعتدل رهنمون بودند.
نکته ي دوم:
برخي عرقيات گياهي مزه اي تند يا گس و يا کمي تلخ دارد، در اين گونه موارد مي توان از مقدار کمي آب براي رقيق کردن و يا رفع مزهي تند آن و يا کمي عسل، توت و خرما و يا کمي قند و شکر در تنظيم مزهي عرقيات استفاده نمود. مخصوصاً عرقياتي را که بايد حتما صبح زود (ناشتا) يا بعد از صبحانه ميل نمود در اين گونه موارد بهره مندي از مقدار کمي آب نوشيدني يا کمي مواد شيرين کننده اشکالي بر تاثير عرقيات وارد نمي سازد ولي بهتر است عرقيات را به طور خالص تهيه و به طور خالص و بدون افزودني استفاده نمود.
نکته ي سوم
در مورد مقدار و ميزان مصرف عرقيات، آنجا که فنجان را به عنوان معيار مصرف مورد نظر در درمان بيماري توصيه نموده ايم، معادل يک استکان است و آنجا که از استکان به عنوان معيار مصرف نام برده ايم يک استکان کوچک است. درمورد کودکان معيار مصرف بستگي به سن کودکان دارد، نوجوانان نصف استکان و کودکان تا سن ده سالگي تا استکان از عرقيات را مي توان مصرف نمود.
نکته ي چهارم:
فاصله مصرف ميان داروها مخصوصاً داروهاي گياهي نيم ساعت تا يک ساعت زمان مناسب جذب داروي گياهي است و در برخي موارد همزماني مصرف چند داروي گياهي مطلوب است. مثلا عرق شاتره و عرق کاسني همزمان و مخلوط مصرف مي شود و اثرات آن به مراتب بيشتر از مصرف جداگانه و فاصله دار آن است مگر موارد استثنايي که تاکيد بر جداسازي عرقيات باشد که بسته به موارد آن مي باشد.
برخي عرقيات تقويتي را هم مي توان در هر زمان مورد مصرف و استفاده قرارداد مانند عرق بيدمشک به ويژه اگر با کمي گلاب و تخم شربتي باشد براي تقويت قلب بسيار مفيد است يا عرق کاسني، عرق نعنا، عرق کيالک و يا عرق زنبق که هم جنبهي درماني دارد و هم جنبهي تقويتي. به هر تقدير خلوص و سلامت عرقيات گياهي شرط اول اثرات درماني آن است.